کسی را برای استخدام در شهرداری توصیه نکردم/ تنبیه و تشویق در بدنه شهرداری جایی ندارد!/ با شهردار فعلی و سابق عقد اخوت دائمی نبسته‌ام

به گزارش نگاه  بنقل از تبريز بيدار بیش از ۳ ماه به زمان برگزاری انتخابات شورای شهر تبریز زمان باقی‌مانده و یکبهیک کاندیداها و اعضای شورای شهر فعلی عزم خود را برای شرکت در انتخابات آتی جزم کرده‌اند. برای ارزیابی درست در رابطه با عملکرد اعضای فعلی شورای شهر،تبریزبیدارپس از جعفر مدبر، علی فخرآذر و شهرام دبیری این باربه‌پایگفت‌وگو با اصغر عابدزاده، رئیس شورای استان آذربایجان شرقی نشسته است.

متن گفت‌وگوی صریح ما با وی در پی می‌آید:

به نام خدا. بسیار متشکریم که در سلسله گفت‌وگوهایتبریزبیداربا اعضای شورای شهر تبریز، شما میهمان پرسش‌های صریح و شفاف این رسانه هستید. بهعنوان پرسش نخستین، از خودتان برایمان بگوئید. متولد چه سالی هستید و کجا؟
بسم‌الله الرحمن الرحیم بنده اصغر عابدزاده متولد سال ۱۳۴۵ در روستای اندریان بخش خاروانا شهرستان ورزقان هستم. دوران تحصیل ابتدایی را در زادگاه خودخواندم و در سال ۱۳۵۶ برای تحصیل دوران راهنمایی همراه خانواده به شهر تبریز آمدیم و تقریباً از آن زمان در این شهر ماندگار شدیم.

تحصیلات خودم را تا مقطع دکترای فلسفه ادامه دادم و در مقطعی از زمان در مدیریت‌های مختلف آموزش‌وپرورشبوده‌ام و در سال۱۳۸۰ عضو تمام‌وقتهیئت‌علمی دانشگاه آزاد تبریز  گشته‌ام و بیش از ۳ سال رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بستان‌آباد و شورایگروه‌های معارف دانشگاه‌های شمال غرب کشور و در مقطعی نیز عضو شورای سیاست‌گذاریدانشگاه‌های کشور را بر عهدهداشته‌ام.

در سال ۱۳۸۵ در انتخابات دور سوم شورای شهر تبریز شرکت کردم و با لطف پروردگار متعال و حمایت مردم آرای خوبی کسب کرده و از همان ابتدا به‌جزیک سال در هیئت‌رئیسه شورای شهر حضور داشتم و به مدت ۵ سال ریاست کمیسیون برنامه‌وبودجه  و در سال آخر نیز سمت نائب رئیسی شورای شهر تبریز را بر عهده داشتم.

در دوره چهارم نیز توفیق خدمت‌رسانی به مردم حاصل شد و با رایی بهتر از قبل، از رتبه دهم در سال ۸۵ به رتبه هفتم در سال ۹۲ارتقا یافته و انتخاب شدم. شورای شهرستان تبریز را نیز در سال چهارم یعنی امسال بر عهده داشتم اما به دلیل اینکه سمت ریاست شورای اسلامی استان را بر عهده بنده گذاشتند از ریاست شورای شهرستان استعفا دادم.

نقشم در تعدیل آرا و  برطرف کردن اختلافات بد نبوده
جنابعالی تا نیمه دهه هشتاد بیشتر بهکارهای علمی و آموزشی مشغول بوده‌اید، در سال ۸۵ و در جریان انتخابات شورای سوم چه دغدغه و عاملی باعث شد در این انتخابات حضور پیدا کنید؟
دلیل خاصی که همانند دیگران قانع‌کننده و عامه‌پسند باشد، ندارم و همچنین نمی‌خواهم وارد این فضا شوم، اما در سال ۸۵ شاید بیش از دو تا سه هفته به زمان ثبت‌نام انتخابات باقی نمانده بود و تعدادی از اقوام و خویشان که باروحیه بنده آشنایی داشتند، برای ترغیب شرکت بنده در انتخابات چندین بار به بنده مراجعه کرده بودند و من نیز بدان‌ها عرض کردم که نه وقت و نه بودجه کافی برای شرکت در انتخابات را دارا می‌باشم.
درهرصورتدوهفتهباقی‌مانده به انتخابات گروهی از دوستان به بنده مراجعه کردند و پس از اصرار و گفت‌وگوهای فراوان سخنان آنان مبنی بر پاک دستی و اهل علم و این قبیل موضوعات را قانع‌کننده یافتم و احساس کردم که می‌توانم وارد گود انتخابات شوم و پس ازثبت‌نام و انتخاب، احساس خودم این است که مفید فایده واقع شدم و اگر شرایط فراهم بود می‌توانستم بیش از این مثمر ثمر واقعشوم. به نظر خودم ایفای نقش نمایندگی مردم در شورای سوم در تعدیل آرا و برطرف کردن اختلافات بد نبود.

کسی را برای استخدام در شهرداری تبریز توصیه نکرده ام
جنابعالی از روستای اندریان هستید و خب در انتخابات‌های اخیر نیز نقش اهالی این روستا بسیار چشمگیر بوده است، آیا از مجموعه اهالی این روستا در دوران عضویت شما در شورای شهر، کسی وارد بدنه شهرداری شده است؟
از افتخارات ما این است که متعلق به روستایی مذهبی هستیم که با دارا بودن۷ مسجد، بیش از ۳۰ روحانی و بسیاری مهندس و پزشک و ۲۲ شهید والامقام نشانه پایبندی به‌نظام جمهوری اسلامی و اعتقادات مذهبی روستای اندریان است.

الحمداللههم‌اکنون در شهر تبریز حدود ۱۲۰۰ خانواده از اهالی اندریان حضور دارند و ما به وجود آنان افتخار کرده‌ایم و در خدمتشانبوده‌ایم، اما اینکه تعدادی از آنان وارد بدنه شهرداری تبریز شده‌اند یا نه، طبیعتاً همانند دیگر مردم  اینان نیز حق ورود به ارگان‌هایدیگر ازجمله شهرداری رادارند و هیچ‌کسنمی‌تواندصرفاً به دلیل عضویت بنده در شورای شهر، آنان را از ورود به این سازمان منع کنیم، نمی‌تواند سخن درستی باشد.

پیش از عضویت بنده در شورای شهر و چه‌بسا پس از آن نیز، افرادی از روستای اندریان وارد بنده شهرداری شده‌اند که این نیز روال عادی واداری خود را طی کرده است.

منظورم از این پرسش این بود که آیا شما به‌عنوان عضو شورای شهر توصیه‌ای برای ورود آنها به بنده شهرداری داشته‌اید؟
توصیه ای که برای استخدام باشد، خیر. در دفتر ما در شورای شهر همانند دیگر اعضای شورای شهر ۳ نفر فعالیت می‌کنند که جالب است بدانید یکی از آنان از اهالی روستای اندریان است و دو نفر دیگر اندریانی نیستند.

نباید در کشتی بنشینیم و با کشتی‌بان درگیر شویم!
در دوران شهرداری علیرضا نوین در شورای شهر و دوقطبی موافقین و مخالفین وی در شورای شهر، بسیاری نقش آقای عابدزاده رابه‌عنوان فرد متوازن کننده و تعدیل گر آرای اعضای شورا در قبال شهردار وقت می‌دانند، که البته هرازگاهی همچون در استعفای شهردار شمارا متمایل به شهردار می‌پنداشتند،  دراین‌باره نیز توضیحی بدهید…
بله به این عنوان که همه می‌دانند که بنده هم به آقای نوین و هم آقای نجفی رأیداده‌ام و معتقدم که تشخیص خودم در آن زمان درست بوده و صدالبته معصوم نیستیم که در تشخیص خودمان اشتباه کنیم. اعتقاد من این است که در میان رقیبان آقایان نوین و نجفی در انتخاب شهردار، تجربه مدیریتی، ارتباط مردمی و تخصص، معتقد بودم که بین خودم و پروردگار متعال رضایت الهی را مدنظر قراردهم و بر این اساس این رضایت را مدنظر قراردادم.
اینکه در دوره سوم بنده توازن را برقرار کرده‌ام، بله این کار را کرده‌ام، چراکه اعتقادم این است که نباید در کشتی بنشینیم و باکشتی‌بان درگیر شویم؛ یا یک‌بار برای همیشه کشتی بان را کنار بگذاریم و یا اگر در سمت خود باقی ماند، با وی همکاری کنیم.

بنده در انتخاب این دو شهردار به آنان گفته‌ام که عقد اخوت دائمی باکسینبسته‌ایم و رأی ما تا زمانی با شماست که وظیفه خود را به نحو احسنت انجام دهید. بنده بارها گفته‌ام که منتخب بنده در سمت شهردار، باید درست و بسیار کار کند؛ اگر یکی از این دو توازن نداشته باشد این دو عامل متوازن نخواهد بود.

شهردار پیشین در مقطعی تا مرحله استیضاح پیش رفت و اگر استیضاح پس گرفته شد بدین معنی نبود که از سوی بنده و مطلق باشد، بلکه با قید “فعلاً” همراه شده و مسکوت ماند و اگر هرلحظه شهردار براساس منویات شورای شهر عمل‌نکرده و غیرقانونی عمل کند،  شورای شهر می‌توانست وی را به استیضاح بکشاند که الحمدالله وی کارکرده و به سخنان گوش سپرد و استیضاح انجام نشد.

اگر درآمدهای مدیریت پیشین شهرداری در دوره کنونی بود، فعالیت‌ها بسیار بهتر از این جلو می‌رفت
به مناسبت اینکه سخن از شهردار پیشین به میان آمد، شهردار فعلی، آقای نجفی سخنانی در رابطه با مقایسه پرداختی مترو تبریز در دوران وی و مدیریت پیشین و پرداخت بدهی در دوره قبل را ابراز داشته است، شما به هر دو این شهردار رأیداده‌اید؛ نقاط قوت و ضعف عملکرد آنان را در چه می‌بینید؟
روحیه بنده بدین گونه نیست که انتقادم از یک فرد را در مجامع عمومی مطرح کنم. اگر از شهردار پیشین سؤال بپرسید خواهد گفت که بنده بیشترین انتقادات و حتی دو برابر انتقادات عزیزان در صحن علنی را بنده در محفل‌های خصوصی از شهردار داشته‌ام و وی نیز تلاش می‌کرد که آنان را عملی کند.

از شهردار پیشین به دلیل تلاش هشتساله و عملکرد مثبت تقدیر و تشکر می‌کنیم، هرچند می‌توانست بهتر از این کار کند اما مقایسه این دو فرد را در مظان عام صحیح نمی‌دانم، بالاخره هر دو این شهرداران نقاط و ضعف‌هاییداشته‌اند، اما نکته اساسی اینجاست که شهردار پیشین در زمان درآمدهای خوب شهرداری شهر را اداره کرده است و شهردار فعلی در زمان کاهش درآمد و بودجه شهر را مقایسه کرده است.

اینکه ما می‌گوییم شهرداری پز می‌دهد؛ بله شهرداری با پول پز می‌دهد و اگر نباشد نمی‌تواند این کار را بکند، از اواخر دوره سوم شورا و در دوره چهارم، رکود بازار مسکن و ساخت‌وسازبه‌تبع کل کشور طبیعتاً دستان شهرداری را به نسبت بست و نظر من این بود که اگر درآمدهای مدیریت پیشین شهرداری در دوره کنونی وجود داشت، کارها و فعالیت‌ها بسیار بهتر از این جلو می‌رفت.

البته بنده از زحمات هردوی آنان تشکر می‌کنم اما در وضعیت فعلی شهرداری که ماهانه بنابر گفته خودشان ۳۵ میلیارد تومان حقوق پرداخت می‌کنند، خودش مسئله‌ای قابل‌تقدیر است و البته اینکه بدهی‌های پیشین در دوره فعلی پرداخت‌شده است، بالطبع درصورتی‌که آقای نجفی در دوره آتی شهردار نباشد، شهردار بعدی باید بدهی‌ها را پرداخت کند و این نیز هنر چندانی نیست که بدهی‌های گذشته را ما پرداخت کردیم، منتها مسئله مهم اینجاست که مدیر باید تلاش کند برای پس از خود بدهی به‌جای نگذارد و به آقای نجفی نیز گفته‌ایم که تلاش کنید برای دوره آتی بدهی نگذارید تا شورا و شهردار آینده در این زمینه دچار چالش نشود.

با تشکیل شورای چهارم گزینه‌های متعددی به‌عنوان شهردار تبریز در اذهان شورانشینان همچون محسن هاشمی یا علی نیکزاد مطرح شد و درنهایت نام آقای نجفی از صندوق آرای اعضای شورا بیرون آمد، گزینه مدنظر شما برای شهرداری چه کسی بود؟
بنده به‌تنهایی به دنبال کسی نمی‌روم و اگر نام فردی به ذهنم برسد ازنظر کاری و تجربه و امانت‌داری و … دیگر دوستان و همکاران نیز مشورت می‌طلبم که بنده فردی را در این قالب معرفی نکردم و آقای نجفی بعدها به‌عنوان گزینه شهرداری مطرح شد و شاید افراد تأثیرگذاری که برای انتخاب شهردار به سراغ وی رفتند، احتمالاً این تصور را نیز نداشتند.
بنده اولین پیشنهادکننده برای شهردار شدن فردی نبودم و اجازه بدهید من نام کسانی که مدنظر من برای شهردار شدن بود را نبرم، اما در مورد آقای نجفی بااینکه بنده در مشاغل ایشان همچون سازمان صنعت و ارس حضور نداشتم، اما از وی و مدیریتش شناخت کافی داشتم.

آقای نیکزاد و هاشمی نیز سمت شهردار شدن را قبول نکرده بودند  و البته بنده نیز معتقدم که مدیر بومی مسئله مهمی است که باید بر اساس آیه قرآن کریم “القوی الامین” باشد که در آقای نجفی متبلور شد.

روحیه تعامل من بالاست!
در مورد اکثریت و اقلیت چطور؟ بسیاری براساس سوابق و علقه های سیاسی انتظار داشتند که شما در طیف اقلیت شورا قرار گیرید، چه شد که به طیف اکثریت پیوستید؟
بنده اکثریت و اقلیت را بدان عنوان قبول ندارم و با آن مخالفم، چراکه کار شورایی نصف به‌علاوهیک است و تقسیم به اقلیت و اکثریت حتی اگر از سوی همکاران ما باشد، عنوان بامسمایی نیست و اگر تصمیمی در قبال یک موضوع از سوی اکثریت اعضای شورا گرفته شد، این‌گونه نباشد که بگوییم این تصمیم اشتباهی بوده و … .
بنده به نظر اکثریت احترام قائلم اما این را نگفته‌ام که یک عضو اکثریت مؤثرتر و متعهدتر از عضو اقلیت باشد و گاهی شده استازنظر دیگر اعضا نیز دفاع کرده‌ام، اما به دلیل اینکه روحیه تعامل من بالاست، باکسانی که تلقی متفاوتی از تعامل داشته‌اند،نتوانسته‌ایم در خدمت آنان باشیم و با همدیگر کار کنیم و بیشتر به این دلیل است.

کمیسیون برنامه‌وبودجه قانونی است!
هرچند که گفتید این دوگانه اقلیت و اکثریت شورای شهر را قبول ندارید، اما بالطبع این دوگانه در سال‌هایاولدوم به تقابل و در سالسوم به تعامل و سال چهارم انشقاق اقلیت و تعامل نسبی منتهی شد، حتی شما جای خود در کمیسیون برنامه‌وبودجه را به یکی از بانوان شورا دادید، فرآیند این چندساله شورا را چگونه می‌بینید؟
هرگونه فعالیتی که منجر به رکود عملکرد شورا و شهرداری و فعالیت‌های آن شود، از سوی هرکسی باشد ناپسند است و اینکه فلان خانم یا آقا رئیس کمیسیون بودجه شود، مسئله‌ای نیست چراکه بنده بارها عرض کرده‌ام برای ایجاد تعامل و دوری از اختلاف، مسئولیتی که می‌خواستند به بنده دهند را نپذیرفتم و مردم و رسانه‌ها نیز این را دیده‌اند.

تلقی اعضای شورای شهر در ریاست آن خانم بر کمیسیون بودجه این بود که آن خانم بهتر کار خواهد کرد و سال بعد دیدند که اهم و الاهم بهتر است؛ گرچه من را به گروه خاصی در شورا منتسب می‌کردند اما خود من به ریاست آن خانم رأی نداده بودم و خود وی نیز این را می‌دانست اما بنده تصمیم اکثریت را صائب می‌دانم.
پس‌ازآن نیز اعضا تصمیم گرفتند که به آن خانم رأی ندهند و یک آقای دیگر انتخاب شد و در دوره اخیر نیز کمیسیون برنامه‌وبودجه باچالش‌هایی در انتخاب رئیس مواجه شد و بین دو نفر از اعضای محترم که اعضای مؤثر و خوبی هستند، اختلاف شد و درنهایت تصمیم به ریاست یکی از آنان گرفته شد؛ هرچند بنده ۶ سال رئیس  کمیسیون برنامه‌وبودجهشده‌ام و می‌دانمبه‌جز زحمت چیز دیگری ندارد!

در سال سوم ابراز داشتند که بهتر است تعاملی صورت گیرد و بد هم نبود، به نظرم تعامل سال سوم از سال چهارم شورا بهتر بود و در مورد برخی اختلاف‌نظرها در صحن شورا نیز، تا زمانی که با هیئت‌رئیسه و خصوصاً ریاست آن همکاری صورت گیرد، جلسات به روال سابق به‌پیش خواهد رفت اما اگر همکاری نشود، طبیعتاً برگزاری عادی جلسات را شاهد خواهیم بود. اگر برخی از همکاران به خاطر شهرمان و به جلو افتادن کارها بیش از این محبت کنند، جلسات بهتر از این به جلو خواهد رفت.

اجازه دهید صریح بپرسم؛ برخی اعضای شورا کمیسیون برنامه‌وبودجه را غیرقانونی می‌دانند، آیا شما نیز این تلقی رادارید؟!
به این دلیل که بنده در انتخابات این کمیسیون حضور داشته ام و غربال مصوبات قانونی و غیرقانونی شورای شهر فرمانداری است؛ زمانی که خود فرماندار در جلسه رأی گیری کمیسیون برنامه‌وبودجه حضور داشت، به نظرم خیر، غیرقانونی نیست.

برخی افراد کم لطفی می‌کنند!
برخی از اعضای شورا مدعی هستند که شهرداران مناطق کارپردازان اعضای شورا هستند و ما شاهد بسیاری از انتصابات در بدنه شهرداری هستید، آیا شما نقشی در انتصابات شهرداری داشته‌اید؟
عادت بنده در حالت کلی این نبوده است که در زمان شهردار پیشین و فعلی بگویم فلانی را بردار یا منصوب کن، شاید اگر کم و کاستی دیده باشم که اقدامات فلانی درست نیست یا کم است این را تذکر داده ام، اما اینکه بگویم فلانی را از سمت خود بردار! در مورد اینکه دوپایم را در یک کفش قرار دهم و بگویم فلانی را حتماً شهردار فلان منطقه منصوب کن، به ذهنم نمی‌آید به شهردار فعلی یا قبلی چنین سخنی گفته باشم. و از خودشان نیز بپرسید این سخن را تائید می‌کنند. کسانی که برخی مسائل را در این رابطه مطرحمی‌نمایند، نسبت به ما کم‌لطفیمی‌کنند.

میزان بودجه فرهنگی شهرداری تبریز رقم کمی نیست
شما یک وجهه بیشتر فرهنگی در عرصه شهری را دارا می‌باشید، وضعیت فرهنگی شهر تبریز و عملکرد شهرداری با توجه به بودجه ۷درصدی آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بنده فعالیت‌های فرهنگی در شهر تبریز را به دلایل مختلفی همچون موازی با سایر نهادها و ارگان‌ها در سطح بالایی نمی‌بینم و امور فرهنگی شهرداری تبریز در مقایسه باکارهای دیگر تخصصی نمی‌دانم و اخیراً نیز این پرسش را داشته‌ام که چند درصد مسئولین فرهنگی شهرداری، واقعاً فرهنگی و دارای تعریف واحدی از موضوع فرهنگ هستند و چند درصد موفق شده‌اند؟

هنر مدیریت این است که از امکانات کم بیشترین استفاده را کنیم، ازاین‌جهت بنده به‌عنوان فردی فرهنگی، علی‌رغم زحمات فراوان از بخش فرهنگی شهرداری رضایت ندارم چراکهبعضاًبوروکراسی‌های اداری سبب این مسئله می‌شود؛ چند درصد این ۷ درصد بودجه کل شهرداری در اختیار معاون فرهنگی شهردار است، بسیارکم، بلکه این بودجه و تخصیص آن بیشتر در اختیار معاونت اداری و مالی قرار دارد. که سبب کندی امور می‌شود.
لذا کار فرهنگی آن‌گونه که بایدوشاید کار شود، کار نشده است و شهرداری حداقل در کارهای فرهنگی سایر ادارات، مساجد، مدارسواداراتکمک‌های شایانی داشته و امیدوارم تعریف واحد و کاملی از این موضوعی داشته باشیم و مدیران فرهنگی نیز کارهای خود را بهتر از گذشته انجام دهند.

به معاونت فرهنگی شهرداری اشاره کردید، نظرتان در خصوص حذف این معاونت از چارت شهرداری تبریز چیست؟
ما در دوره سوم شورای شهر با توجه به نیاز ضروری شهرداری و شهر معاونت فرهنگی و اجتماعی را در کنار سازمان فرهنگی شهرداری در چارت شهرداری تعریف و مصوب کردیم، به اعتقاد اکثریت اعضای شورای شهر وجود معاونت فرهنگی به‌عنوان فردی که امورات فرهنگی ازآنجا نشئت خواهد گرفت، لازم و ضروری است و میزان بودجه فرهنگی شهرداری تبریز رقم کمی نیست و حتماًباید فردی در رأس مدیریت بر هزینه کرد و نحوه هزینه آن وجود داشته باشد.

ازاین‌جهت مقاومت ما این است که این معاونت باقی بماند و اگر یک روزی قانون مصوب شود که این معاونت حذف شود، فکر دیگری باید بیندیشیم.

مدال مدیریت جهادی به آقای نجفی اقدامی شایسته است
علی‌رغم نقاط مثبت دوره فعلی شورای شهر و شهرداری در پروژه‌های عمرانی و اتمام سریع این پروژه‌ها، شاهد نوعی سستی در مسیر گشاییها هستیم. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
به دلیل اینکه مسیرگشایی بسیار هزینه‌بر و باید با رضایت مردم همراه باشد، در چهارم شورای شهر به نسبت دوره سوم شاهد عملکرد ضعیفی هستیم. هرچند بنده معتقدم مسیرگشاییهانهتنهاهزینه‌بر نیست بلکه درآمدزا نیز است.  در مرحله اولمسیرگشایی این اقداماتهزینه‌بر است اما در مراحل بعدی تبدیل به درآمدی پایدار برای شهرداری خواهد شد؛ چراکه محلات اطراف آن خیابان یکی پس از دیگری شاهد اخذ پروانه ساخت‌وساز هستیم.

اخیراً که به آقای نجفی مدال مدیریت جهادی  داده‌شده است، اقدامی شایسته و بامسما بوده است، چراکه زیرگذر و روگذرهایی کهبنابرپیش‌بینی‌ها قرار بود در مدت ۱٫۵ سال احداث شود، در بازه ۶ ماهه تکمیل‌شده، اقدامی قابل‌تقدیر است. این موضوع به چشم مردم نیز آمد و به تعبیر بهتر آنچه سبب شد تا دوره چهارم را در نزد مردم روسفید کند، همین مدیریت جهادی است.

بنده بارها گفته‌ام که به‌جای۱۰ پروژه، ۲ پروژه را سریع و در زمان کمی به اتمام برسانیم؛ چراکه مردم نیز این دست پروژه‌ها استقبالمی‌کنند و رضایت آنان از شهرداری چندین برابر خواهد شد.

تنبیه و تشویق در بدنه شهرداری جایی ندارد!
در حوزه نظارتی نیز، به نظر می‌آید که شهرداری بر عملکرد پیمانکاران نظارت کافی ندارد که مثال آن را نیز در چندین هفته گذشته،تبریزبیدار در حوزه مشکلات کارگران ایستگاه های BRT تبریز پیگیری کرده و آقای اسوتچی ازبرخی مفادقرارداد پرده برداشته اند، نظرتان دراین‌باره چیست؟
حضرت علی (ع) به مالک اشتر می‌فرمایند که مبادا در مصر به خائن و یا خادم به یکچشم بنگری، متأسفانه در بدنه شهرداری تنبیه و تشویق جایی ندارد و یا کمرنگ شده و در شهرداری این نگاه وجود ندارد و در کمیسیون تخصیص، کمیسیون بودجه و حتی به شهردار نیز گفته‌ام که گاهی تشویق و تنبیه وجود داشته باشد.
سازمان یا منطقه‌ای که ۱۰۵ درصد تحقق درآمد دارد، با سازمان یا منطقه‌ای که زیر ۵۰ درصد تحقق دارد نباید یکسان باشد، این مسئله ممکن است معلول دو علت باشد،؛ یا بودجه کمی برای آن منطقه تخصیص‌یافته و یا زحمت کافی نکشیده است. در این دو صورت باید تشویق و تنبیه و اقدامات مقتضی انجام گیرد.

امور اجرایی و نظارت متعلق به شهرداری است و اگر نظارتی صورت نگیرد خیانت کرده است، چراکه این پول‌ها متعلق به مردم است واین‌گونه نیست که به‌طور مطلق بگوییم اعضای شورای شهر همگی بر مسائل و اتفاقات شهری نظارت می‌کنند، نه بدین گونه نیست و در قانون نیز  نه زمان و نه تخصص کافی برای نظارت پیش‌بینینشده است. عمده بخش تمرکز ما در این مسئله باید بر عهده شهرداری باشد و شهرداری بر عملکرد پیمانکاران نظارت داشته باشد.

 شعار من «عدالت، صداقت و رضایت» است
۳ ماه به انتخابات شورای شهر زمان باقی‌مانده و در چند ماه گذشته نیز ارسبارانی‌های مقیم تبریز نشست‌هایی برگزار کرده‌اند که خود شما نیز به آن جلسه دعوت‌شده‌اید، پیش‌بینی شما چیست که نام شما در چه لیست‌های انتخاباتی قرار خواهد گرفت؟
لیست‌های انتخاباتی تاکنون مشخص نشده است و بقیه گروه‌ها و افراد نیز نسبت به ما لطف داشته و دعوت کرده‌اند ولی تاکنونهیچ‌چیز قطعی نشده است. روحیه و شعار بنده «عدالت، صداقت و رضایت» است.

ترکیب شورای شهر آینده را چگونه می‌بینید؟ چه تعداد از اعضای شورای شهر فعلی را در شورای شهر آینده حضور خواهند داشت؟
انشا الله که زیاد خواهد بود.

اما بنده لازم می دانم درپایان بگویم که از شما متشکرم چراکه اخبار خوبی در حوزه مسائل شهری منتشر می‌کنید و انشا الله در کارتان موفق باشید و ما نیز شمارا تشویق می‌کنیم که اخبار سازنده در حوزه شهری برای شهروندان را منتشر نمایید، هرچند وظیفه خبرنگاردر نظر گرفتن تمام ابعاد است و بنده به شما و تحریریه تبریزبیدار خسته نباشید عرض می‌کنم و امیدواریم بیش‌ازپیش موفق باشید.

بسیار متشکریم بابت این گفت‌وگو.
خواهش می‌کنم.