پایان داستان آتنا
رسیدگی سریع و اعدام در ملا عام همیشه واکنش ما بوده است. در حالیکه این روش به نظر میرسد روش درستی نباشد. شاید آرامشی مقطعی در جامعه ایجاد گردد ولی دائمی نخواهد بود. به هرشکل در این راستا نیازمند بررسیهای بیشتری هستیم و در آخر باید گفت پیشگیری همیشه بهتر خواهد بود. رضا اسکندرزاده/ ما
رسیدگی سریع و اعدام در ملا عام همیشه واکنش ما بوده است. در حالیکه این روش به نظر میرسد روش درستی نباشد. شاید آرامشی مقطعی در جامعه ایجاد گردد ولی دائمی نخواهد بود. به هرشکل در این راستا نیازمند بررسیهای بیشتری هستیم و در آخر باید گفت پیشگیری همیشه بهتر خواهد بود.
رضا اسکندرزاده/ ما در جامعه با موجودی سر و کار داریم به نام انسان و انسان یا انسانها همگی در یک نرماتیو نیستند و تابع هنجارهای اجتماعی و گاهی حتی تابع هنجارهای فردی میباشند که شاید جامعه آن هنجارها را نپذیرد.
سرویس حقوقی پویش – بحث در مورد مسأله آتنا اصلانی کودکی که مورد تجاوز و سپس قتل قرار گرفت بحثی است که در زمان کوتاهی خلاصه نمیشود و نیاز به روزها و شاید سالها بحث و تبادل نظر نیاز دارد. سوالی که در این مقوله مطرح است این که اساسا آیا میتوان از این نوع جرائم پیشگیری کرد؟
در جواب باید گفت که چنین چیزی به هیچ عنوان امکانپذیر نیست و ما نمیتوانیم از آن پیشگیری کنیم. چه در جامعه ایران و چه در جوامع پیشرفته.
سوال بعدی اینکه چرا چنین چیزی متصور نمیباشد؟
در جواب این سوال باید چنین بیان داشت که ما در جامعه با موجودی سر و کار داریم به نام انسان و انسان یا انسانها همگی در یک نرماتیو نیستند و تابع هنجارهای اجتماعی و گاهی حتی تابع هنجارهای فردی میباشند که شاید جامعه آن هنجارها را نپذیرد. ما همیشه شاهد چنین جرائمی خواهیم بود چه قبل از ما چه در زمانی که ما زندگی میکنیم و چه بعد از ما. بهتر است سوالمان را اینگونه مطرح کنیم که چگونه میتوان این سبک جرائم را در جامعه کاهش داد؟ این سوال منطقیتر بنظر میرسد.
در جواب این سوال باید گفت زمانی ما میتوانیم این جرائم را در جامعه کاهش دهیم که نگرشی درست از مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جامعه مان نسبت به افراد در معرض خطر داشته باشیم. توضیح اینکه یک یا دو عامل نمیتوانند در تکوین این جرائم نقش داشته باشند. به همین دلیل اگر بخواهیم این موضوع را خیلی مختصر بیان کنیم بنده شخصا کاهش این جرائم را در دو بعد یک بزه کارانی که این جرائم را انجام میدهند و دوم بزه دیدگانی که جرم روی آنها انجام میپذیرد تقسیم کنیم.
در مورد بزهدیدگان میتوانیم با آموزش صحیح در سنین پائین به آنها و همچنین آموزش صحیحتر به والدینشان و معلمان تا حد قابل توجه از وقوع جرم پیشگیری کنیم. به کودکان آموزش بدهیم که قسمتهای حساس بدنشان را بشناسند و در موقعیتهای خطرناک چه واکنشهایی میتوانند از خودشان بروز دهند.
چگونه افرادی را که آنها را اذیت و آزار میدهند معرفی کنند. این امر میسر نمیشود مگر با آموزش و فرهنگ سازی برای آنها و پدر و مادرشان. اما در خصوص بزه کاران، بحث طولانی است که چه باید کرد؟
عوامل زیادی در این مقوله نقش دارند که بتوانیم از این جرائم پیشگیری کنیم. فرضا بعضی افراد قبول دارند که بیمار هستند کسی که گرایش جنسی به اطفال (پدوفیلیا) یا حتی به همجنس خود دارد .آنها خودشان این بیماری را یا می پذیرند یا خیر. آنهایی که میپذیرند بیمار هستند با چند جلسه تراپی رایگان یا آموزشهای درست به آنها میتوانند در مسیر درست قرار بگیرند. میتوانیم این افراد را اشخاص در معرض خطر یاد کنیم. راههای درمان را به آنان آموزش دهیم. (البته شاید نتوانیم برخی از این افراد را بیمار بدانیم). راهکارهایی برای ایشان در نظر بگیریم که این مسأله برایشان به سهولت حل گردد و به نوعی آسیبپذیری شان در جامعه کمتر شود.
اما نوع دوم که نوع حاد است، زمانی است که این افراد خودشان را بیمار ندانسته و افراد عادی در جامعه تلقی میکنند. اینها در وهله اول بایستی توسط ارگانهای ذیربط شناسایی بشوند. اگر امکان شناسایی این افراد نیست باید تدابیر خاصی در جامعه اتخاذ گردد که سطح آسیب زدن این افراد به حداقل برسد که این همان آموزشهای دقیقی است که به کودکان داده میشود.
اما آیا اعدام مجرمین این جرائم آیا درست است یا خیر؟
میزان اعدام در جامعه ما بسیار بالاست ولی این دلیلی بر عدم اعدام نمیباشد. بحث اعدام مقوله طولانی است که در این مقال نمیگنجد.
نکته ای که وجود دارد این است که این نوع اتفاقات در تمام نقاط جهان اتفاق میافتد منتهی برخورد آنها با ما بسیار تفاوت دارد.
رسیدگی سریع و اعدام در ملا عام همیشه واکنش ما بوده است. در حالیکه این روش به نظر میرسد روش درستی نباشد. شاید آرامشی مقطعی در جامعه ایجاد گردد ولی دائمی نخواهد بود. به هرشکل در این راستا نیازمند بررسیهای بیشتری هستیم و در آخر باید گفت پیشگیری همیشه بهتر خواهد بود.
سرویس حقوقی پویش – بحث در مورد مسأله آتنا اصلانی کودکی که مورد تجاوز و سپس قتل قرار گرفت بحثی است که در زمان کوتاهی خلاصه نمیشود و نیاز به روزها و شاید سالها بحث و تبادل نظر نیاز دارد. سوالی که در این مقوله مطرح است این که اساسا آیا میتوان از این نوع جرائم پیشگیری کرد؟
در جواب باید گفت که چنین چیزی به هیچ عنوان امکانپذیر نیست و ما نمیتوانیم از آن پیشگیری کنیم. چه در جامعه ایران و چه در جوامع پیشرفته.
سوال بعدی اینکه چرا چنین چیزی متصور نمیباشد؟
در جواب این سوال باید چنین بیان داشت که ما در جامعه با موجودی سر و کار داریم به نام انسان و انسان یا انسانها همگی در یک نرماتیو نیستند و تابع هنجارهای اجتماعی و گاهی حتی تابع هنجارهای فردی میباشند که شاید جامعه آن هنجارها را نپذیرد. ما همیشه شاهد چنین جرائمی خواهیم بود چه قبل از ما چه در زمانی که ما زندگی میکنیم و چه بعد از ما. بهتر است سوالمان را اینگونه مطرح کنیم که چگونه میتوان این سبک جرائم را در جامعه کاهش داد؟ این سوال منطقیتر بنظر میرسد.
در جواب این سوال باید گفت زمانی ما میتوانیم این جرائم را در جامعه کاهش دهیم که نگرشی درست از مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جامعه مان نسبت به افراد در معرض خطر داشته باشیم. توضیح اینکه یک یا دو عامل نمیتوانند در تکوین این جرائم نقش داشته باشند. به همین دلیل اگر بخواهیم این موضوع را خیلی مختصر بیان کنیم بنده شخصا کاهش این جرائم را در دو بعد یک بزه کارانی که این جرائم را انجام میدهند و دوم بزه دیدگانی که جرم روی آنها انجام میپذیرد تقسیم کنیم.
در مورد بزهدیدگان میتوانیم با آموزش صحیح در سنین پائین به آنها و همچنین آموزش صحیحتر به والدینشان و معلمان تا حد قابل توجه از وقوع جرم پیشگیری کنیم. به کودکان آموزش بدهیم که قسمتهای حساس بدنشان را بشناسند و در موقعیتهای خطرناک چه واکنشهایی میتوانند از خودشان بروز دهند.
چگونه افرادی را که آنها را اذیت و آزار میدهند معرفی کنند. این امر میسر نمیشود مگر با آموزش و فرهنگ سازی برای آنها و پدر و مادرشان. اما در خصوص بزه کاران، بحث طولانی است که چه باید کرد؟
عوامل زیادی در این مقوله نقش دارند که بتوانیم از این جرائم پیشگیری کنیم. فرضا بعضی افراد قبول دارند که بیمار هستند کسی که گرایش جنسی به اطفال (پدوفیلیا) یا حتی به همجنس خود دارد .آنها خودشان این بیماری را یا می پذیرند یا خیر. آنهایی که میپذیرند بیمار هستند با چند جلسه تراپی رایگان یا آموزشهای درست به آنها میتوانند در مسیر درست قرار بگیرند. میتوانیم این افراد را اشخاص در معرض خطر یاد کنیم. راههای درمان را به آنان آموزش دهیم. (البته شاید نتوانیم برخی از این افراد را بیمار بدانیم). راهکارهایی برای ایشان در نظر بگیریم که این مسأله برایشان به سهولت حل گردد و به نوعی آسیبپذیری شان در جامعه کمتر شود.
اما نوع دوم که نوع حاد است، زمانی است که این افراد خودشان را بیمار ندانسته و افراد عادی در جامعه تلقی میکنند. اینها در وهله اول بایستی توسط ارگانهای ذیربط شناسایی بشوند. اگر امکان شناسایی این افراد نیست باید تدابیر خاصی در جامعه اتخاذ گردد که سطح آسیب زدن این افراد به حداقل برسد که این همان آموزشهای دقیقی است که به کودکان داده میشود.
اما آیا اعدام مجرمین این جرائم آیا درست است یا خیر؟
میزان اعدام در جامعه ما بسیار بالاست ولی این دلیلی بر عدم اعدام نمیباشد. بحث اعدام مقوله طولانی است که در این مقال نمیگنجد.
نکته ای که وجود دارد این است که این نوع اتفاقات در تمام نقاط جهان اتفاق میافتد منتهی برخورد آنها با ما بسیار تفاوت دارد.
رسیدگی سریع و اعدام در ملا عام همیشه واکنش ما بوده است. در حالیکه این روش به نظر میرسد روش درستی نباشد. شاید آرامشی مقطعی در جامعه ایجاد گردد ولی دائمی نخواهد بود. به هرشکل در این راستا نیازمند بررسیهای بیشتری هستیم و در آخر باید گفت پیشگیری همیشه بهتر خواهد بود.
برچسب ها :آتنا ، اعدام ، نگاه آذربايجان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0