کد خبر : 9859
تاریخ انتشار : شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۷

میوه‌هایی که ارزان نیست، چشم‌هایی که منتظرند/ شورِ کمرنگ زندگی در مرکز میوه و سبزی تبریز

میوه‌هایی که ارزان نیست، چشم‌هایی که منتظرند/ شورِ کمرنگ زندگی در مرکز میوه و سبزی تبریز

این روزها گذر از بازار کره‌نی‌ خانه تبریز دیگر آن شور و حال سابق را ندارد و گرانی و مشکلات اقتصادی بر حال و هوای این بازار نیز تاثیر گذاشته است. جای جای شهر تبریز مملو از زیبایی و نشان از تاریخی کهن دارد، شهری که مردمانش به آن می‌بالند نه به خاطر اینکه سرزمین

این روزها گذر از بازار کره‌نی‌ خانه تبریز دیگر آن شور و حال سابق را ندارد و گرانی و مشکلات اقتصادی بر حال و هوای این بازار نیز تاثیر گذاشته است.

جای جای شهر تبریز مملو از زیبایی و نشان از تاریخی کهن دارد، شهری که مردمانش به آن می‌بالند نه به خاطر اینکه سرزمین مادری‌شان می‌باشد بلکه بخاطر غرور و تمدنی که در ورای تاریخ شهر اولین‌ها قرار دارد.

بازار سرپوشیده تبریز جزئی از این تاریخ و تمدن است، بزرگترین بازار سرپوشیده جهان با معماری بی‌نظیر همواره مورد توجه گردشگران بوده و جزء جاذبه‌های اصلی شهر تبریز محسوب می‌شود. با فاصله کمی از بازار سرپوشیده بازار کره‌نی خانه تبریز قرار دارد که محل خرید و فروش میوه در تبریز است که البته شاید برای خرید میوه کمی تا قسمتی لاکچری به حساب بیاید!

طول بازار کره‌نی خانه شاید به بیش از ۱۰۰ متر نرسد اما این بازار یکی از بازارهای قدیمی تبریز می‌باشد که به مرکز میوه تره بار معروف شده است. وارد این بازار که می‌شویم سبزی تازه و میوه‌های خوشرنگ روی پیشخوان مغازه‌ها چشم‌نوازی می‌کنند.

یکی به شاگردش می‌گوید زودتر جعبه‌ها را جابجا کند و دیگری دست به کمر ایستاده و به رفت و  آمد مردم نگاه می‌کند. یکی از مغازه‌داران در حالیکه مشغول حساب کردن قیمت میوه‌های مشتری است از گرانی می‌نالد و دیگری دستمال به دست در حال تمیز کردن ترازوی خاک گرفته‌اش است.

اینجا البته میوه‌ها درهم است! این را وقتی یکی از مغازه‌داران به مشتری‌اش می‌گوید می‌شنوم و با گلایه ادامه می‌دهد که همه میوه‌ها دستچین شده‌اند و نباید دیگر آنها را سوا کند و الا مجبور می‌شود که خودش میوه‌ها را انتخاب کند.

به نیمه‌های بازار کره‌نی خانه که می‌رسم پسرک ریز نقشی تیز و فرز در حال توضیح برای خانمی است که گویی قصد خرید دارد اما مردد است، می‌خواهد مطمئن شود که سبزی‌ها تازه است و با شستن تازه به نظر نرسیده باشد و پسرک هم سعی در قانع کردن زن میانسال دارد.

در این میان اما زور پسرک که سنش به ۱۳ سال هم نمی‌رسد می‌چربد و خانم خریدار را راضی می‌کند که همه سبزی‌ها تازه و خرید امروز است. بازار کره‌نی خانه اما آنچنان هم مملو از جمعیت نیست و به نظر می‌رسد که مشکلات اقتصادی و گرانی‌ها بر روی خرید و فروش در این بازار هم تاثیر بسیاری داشته است.

جلوی هرکدام از مغازه‌ها که بیش از سه ثانیه مکث می‌کنی مغازه‌داران سعی می‌کنند هرچه زودتر راضی به خریدت کنند، سمت نگاهت را می‌گیرند و شروع می‌کنند به تعریف از جنس و سعی دارند که دست خالی از مغازه‌هایشان راهی‌ات نکنند.

به انتهای این بازار که می‌رسی از همهمه دیگران کم می‌شود و به جای آن صدای بوق و ماشین‌ها به گوش می‌رسد، دیگر خبری از شاگرد مغازه‌دار و خانمی با کیسه‌های خرید سنگین نیست و تنها چیزی که از این بازار برای خودت به یادگار نگه می‌داری برخورد خوب صاحبان مغازه‌ها و قیمت‌های البته نجومی میوه و سبزی است که یادآوری می‌کند گاهی حتی در دل بازار تاریخی تبریز نیز فاصله طبقاتی احازه خرید را به تو نمی‌دهد.

فرناز پورعباس/

امتیازدهی post
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

4 × 5 =