کد خبر : 7465
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۳

مسئولان فقط در حرف از موسیقی آذربایجانی حمایت می‌کنند/ وضعیت موسیقی در تبریز وخیم است

مسئولان فقط در حرف از موسیقی آذربایجانی حمایت می‌کنند/ وضعیت موسیقی در تبریز وخیم است

متن گفتگوی غلامرضا میرزا زاده عضو هیئت مدیره انجمن موسیقی آذربایجان شرقی و فعال عرصه موسیقی استان ا پایگاه خبری تبریز من ; ۱.به عنوان سوال اول خودتان را معرفی کنید. غلامرضا میرزا زاده هستم ،اول آذرماه سال ۱۳۴۹ در خانواده ای هنردوست و فرهنگی متولد شده ام.چون پدر ،پدر بزرگ، مادر و برادرهایم در

متن گفتگوی غلامرضا میرزا زاده عضو هیئت مدیره انجمن موسیقی آذربایجان شرقی و فعال عرصه موسیقی استان ا پایگاه خبری تبریز من ;

۱.به عنوان سوال اول خودتان را معرفی کنید.

غلامرضا میرزا زاده هستم ،اول آذرماه سال ۱۳۴۹ در خانواده ای هنردوست و فرهنگی متولد شده ام.چون پدر ،پدر بزرگ، مادر و برادرهایم در عرصه موسیقی و فعالیت های فرهنگی-ادبی فعالیت داشتند،از همان دوران کودکی با موسیقی آشنایی داشتم ؛ولی موسیقی را بصورت حرفه ای از ۳۰ سال پیش و از دوران دبیرستان شروع کردم .

فارق التحصیل رشته مهندسی صنایع غذایی از دانشگاه تبریز هستم .قبلا موسیقی را به عنوان تفریح و به عنوان شغل دوم در کنار تحصیل وشغل اصلی ام داشتم ولی تقریبا ده سال است که بصورت حرفه ای کار میکنم و شغل اصلی ام است.

مدیر عامل مؤسسات ندای ایماژ تبریز و صدای ایماژ تبریز هستم و این باعث شده است که در هر شاخه ای از موسیقی از جمله کنسرت،اجراهای صحنه ای،آهنگ سازی ،تنظیم ،نوازندگی،موسیقی فیلم و تئاتر،گروه کر،موسیقی کودک و…فعالیت داشته باشم.همکاری هایی با صدا و سیما و سازمان های مختلف داشته ام،در فستیوال ها و جشنواره های مختلف موسیقی مقام هایی کسب کرده ام.از جمله در چندین جشنواره موسیقی ازجمله جشنواره موسیقی حماسی شیراز- جشنواره موسیقی مقاومت کرمانشاه- جشنواره موسیقی طبس، بیست و چهارمین جشنواره بین المللی موسیقی تئاتر فجر،جایزه موسیقی برتر را کسب کرده ام.همچنین در چندین جشنواره فیلم نیز جوایزی کسب کرده ام گه آمار دقیقش الان در ذهنم نیست.

باعث افتخار بنده است که دو دوره متوالی عضو هیئت مدیره انجمن موسیقی استان هستم ؛همچنین دو دوره به عنوان کارشناس نظارت و ارزشیابی آموزشگاه های موسیقی استان هستم.از بدو تاسیس سازمان بسیج هنرمندان،به عنوان مسئول انجمن موسیقی بسیج هنرمندان فعالیت دارم.در انجمن فیلم استان،به عنوان رئیس کمیته موسیقی فیلم همکاری دارم.

حتی جالبه که یک دوره هم در انجمن نمایش به عنوان بازرس حضور داشته ام.در کل آدم فعالی هستم،صبح ساعت ۷ بیدار می شوم و تا آخر شب فعالیت دارم. خودم به این کار ها خیلی علاقه دارم و دغدغه ام این است که از وقتم نهایت استفاده را ببرم و نه تنها برای خودم بلکه برای موسیقی شهرم و کشورم مفید واقع شوم .حداقلش این است که اثر هایی از خودم در این عرصه به جای بگذارم.

۲.فرمودید که موسیقی قبلا برایتان به عنوان شغل دوم بود ولی الان شغل اصلیتان موسیقی است.چه چیزی باعث شد که موسیقی را به عنوان شغل اصلی انتخاب کنید.

بعد از انقلاب در کشورمان فضای موسیقی زیاد باز نبود و محدودیت هایی داشتیم ،حتی من به یاد دارم که در سال ۱۳۶۸ که دیپلم را گرفتم و خواستم در کنکور هنر شرکت کنم تا رشته موسیقی بخوانم ،پدرم به من گفت که در مملکت ما درعرصه موسیقی نمی شود درآمد کسب کرد و امرار معاش کرد.

معیشت هنرمندان موسیقی در اوایل انقلاب خوب نبود و فضای کاری وجود نداشت به همان دلیل تصمیم گرفتم در رشته دیگری تحصیل کنم.رشته صنایع غذایی دانشگاه تبریز را انتخاب کردم.باید اعتراف کنم این رشته را نیز دوست دارم و در این رشته تجربه های زیادی  دارم و کارهای تاثیرگذار زیادی هم انجام داده ام.چندین سال بعنوان عضو هیات مدیره انجمن مدیران کنترل کیفیت استان افتخار خدمت به هم صنفی های خودم داشتم و دارم.اما به مرور زمان فضای موسیقی کشور تغییر کرد و دیدم که با موسیقی نیز می توان امرار معاش کرد وآن را به عنوان شغل در نظر گرفت.زمانی در ایران اگر به کسی می گفتیم که کارم موسیقی است مسخره می کردند و حتی شاید به دید تحقیر به ما نگاه می کردند،ولی حال آنطور نیست و خوشبختانه فضای فرهنگی و هنری کشور طوری شده است که می توان به موسیقی به عنوان شغل روی آورد.به همان دلایل چون سال ها در این عرصه تلاش کرده و تجریه هایی کسب کرده بودم و در خودم توانایی لازم را یافته بودم،زمانی که بستر را مناسب دیدم و همچنین جای خالی موسسات فرهنگی و هنری که بصورت تخصصی موسیقی را مدیریت کنند را در شهرم احساس کردم،تصمیم گرفتم در این عرصه به صورت جدی تر فعالیت کنم.

میرزاده

۳.معمولا خانواده های هنری یا مشوق ورود فرزندانشان به عرصه هنر می شوند و یا مخالف ورودشان هستند.آیا خانواده شما کلا مشوق شما بودند یا مخالفتی هم کردند؟

زمانی که ما وارد جامعه هنری شدیم،بستر مناسب برای موسیقی فراهم نبود .وگرنه یکی از دلایلی که من و  برادر هایم وارد عرصه موسیقی شده ایم ،تشویق پدرم و حمایت های مادرم بود ولی مخالف این بودند که موسیقی را به عنوان شغل انتخاب کنیم.اما الان نظرشان تغییر کرده است .در حال حاضر یکی از برادر هایم (سعید) که خودش فارغ التحیل کنسرواتوار باکو هست، مدیریت آموزشگاه موسیقی سماء را دارد،برادر دیگرم (بهمن) یکی از نوازندگان توانمند و حرفه ای کشور هست نوازنده است که  با گروه های تهرانی از جمله گروه محمد علیزاده کار می کند.خواهرم و دامادمان به عنوان مدرس موسیقی در آموزشگاه ها فعالیت میکنند.همسرم(ماریا یزدانی) نیز موزیسین است و سرپرست گروه موسیقی بانوان پارلا است .دخترم نیز خواننده و نوازنده پیانو است که آلبوم جوجه لر را آیلین خوانده است..

در حال حاضر در شهرما هنرستان موسیقی دختران نیز راه اندازی شده و از دوره دوم متوسطه پذیرش می کند.من دخترم را نیز تشویق می کنم که در رشته موسیقی تحصیل کند چون به حد کافی دکتر و مهندس در کشور وجود دارد و کمبود موزیسین تحصیل کرده احساس می شود.خودش نیز به موسیقی علاقه دارد و تصمیم دارد در این رشته تحصیل کند.

 

۴.از آلبوم “جوجه لر” برایمان گفتید،راجع به آن خبر داده بودید که قرار است سری دوم آن نیز تولید شود،بیشتر توضیح دهید.

یک هنرمند باید در مدت کوتاهی که زندگی می کند بتواند فعالیت های موثر و ماندگاری برای جامعه خود انجام بدهد.یکی از افتخارات بنده این است که اولین هایی بدست من در این شهر رخ داده است.یکی از آن ها آلبوم جوجه لر است .این آلبوم اولین آلبوم موسیقی کودک به زبان ترکی آذربایجانی است که دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و توانستیم آن را در موسسه ایماژ انتشار دهیم.

همچنین اولین  کنسرت رسمی موسیقی آذربایجانی ،توسط بانوان تبریزی در تالار وحدت تهران به سرپرستی همسر بنده و توسط موسسه ندای ایماژ برگزار شد که به دلیل استقبال زیادی که از آن در سال ۹۶  به عمل آمد ،مجددا در اردیبهشت ۹۷ اجرا شد.آرزو داریم که با همت مسئولین فرهنگی و هنری استان،این کنسرت در تبریز نیز اجرا شود .

شاید این موضوعی که می خواهم راجع به آن صحبت کنم کمی تند باشد و عده ای ناراحت شوند ، عده ای از دوستان هستند که همیشه دم از حمایت از فرهنگ و هنر آذربایجان میزنند، همیشه ادعا دارند که باید از هنرمندان بومی حمایت کنیم ،ولی فقط در حد شعار است و در عمل کاری انجام نمی دهند.من و دوست هنرمندم سیامک رضوی برای تولید و  انتشار آلبوم جوجه لر سه سال پیش در حدود ۳۲ میلیون تومان هزینه کردیم و هیچ گونه حمایتی از ما نشد.این آلبوم را در بهترین کیفیت ضبط کردیم و ادعا می کنم که یک بسته فرهنگی و هنری آذربایجانی خیلی خوب بود.ما احساس نیاز کردیم که باید سرود های آذربایجانی که بین کودکانمان به فراموشی سپرده شده ترویج شود در همین راستا نیز به تنهایی و بدون هیچ حمایتی از طرف این عزیزان مدعی، این آلبوم را منتشر کردیم.

برای ساخت “جوجه لر۲” هم باید از خودم  هزینه کنم،این کار را نیز میکنم چون وظیفه خودم میدونم ضمنا بازخورد خیلی خوبی از سری اول آن گرفته ام و برای کارنامه هنری موسسه ایماژ یکی از برگ های زرین است.ولی ترجیح میدهم برای تولید آن عجله نکن. چرا که باید از لحاظ کیفی نسبت به آلبوم اول قوی تر باشد.دوست دارم کمی هم حمایت های مالی بشود چون توان من نیز تا حدی است.ولی خیلی دوست دارم که این اتفاق بیافتد.

 

  1. وضعیت موسیقی پاپ تبریز را چگونه میبیند؟

همانطور که از اسمش پیداشت موسیقی پاپ(از کلمه popular) یعنی موسیقی که مردمی است .در سراسر دنیا تعدادی از موسیقی ها هستند که مورد حمایت دولت هاهستند ،مثل موسیقی های کلاسیک،موسیقی های محلی و اصیل .بعضی از موسیقی ها نیز هستند که می تواند روی پای خودشان بایستند که موسیقی پاپ از جمله آن هاست.

سال ها بعد از انقلاب در کشورمان اجازه انتشار موسیقی پاپ داده نمی شد اما بعد ها این اتفاق افتاد و نسل اول موسیقی که من احترام خاصی هم برایشان قائل هستم فعالیت کردند و کارهای زیبایی از آن ها شنیدیم.نسل جدید موسیقی احساس می کنم کمی پوست اندازی کرده است ،به خصوص در تهران که خیلی قوی تر و حرفه ای تر پیش می روند.ما در تبریز همیشه با تاخیر چندین ساله از تهران حرکت می کنیم.احساس می کنم در ۲-۳سال اخیر موسیقی پاپ در تبریز به خودش آمده است . خواننده های جدیدی وارد عرصه شده اند که تلاش می کنند مسیر حرفه ای موسیقی پاپ را طی کنند که به نظر من بهتر است  جوانان  با تولید تک ترک و آلبوم شروع کنند و بعد از آن وارد اجراهای صحنه ای شوند.

فعلا نسبت به تهران و خوانندگان کشوری عقب هستیم ولی امید هایی نیز به تازگی جوانه زده است که قابل مشاهده است.از جمله آن ها علیشان، امیر داداش زاده، هومن محمدی، مهیار رضایی، آرش فرتاش،بابک افشاری، فرداد سلطانی، مهدی نیرومند، موکا بند و …. است که مسیر حرفه ای موسیقی پاپ را طی می کند و برایم قابل احترام هستند، البته دو پدیده موسیقی پاپ هم که با حمایت های بنده در موسسه ندای ایماژ از این به بعد ازشون زیاد خواهیم شنید « رضا بهشتی» و « بهزاد ملک زاده» است. البته میدانم تعداد این خوانندگان جوان زیاد هست و من فقط تعدادی را که حضور ذهن داشتم اسم بردم.سابقا خوانندگان ما حرکت هایی انجام می دادند ولی نتیجه نمی گرفتند ولی حال می دانند که برای طی کردن مسیر حرفه ای باید تک آهنگ ها و آلبوم های مجوز دار منتشر کنند.

در مورد نوازندگان اصلا کمبودی نداریم حتی ما نوازنده صادر می کنیم .در اکثر گروه های حرفه ای تهران مشاهده می کنیم که نوازندگان تبریزی حضور دارند.قبلا در زمینه خواننده کمبود داشتیم آن هم نه بخاطر این که صدایشان بد باشد،نه .به این دلیل که تفکر حرفه ای شان با تاخیر شکل گرفته است که آن هم به تازگی بهتر شده است.

 

۶.از کار های معروف موسسه ندای ایماژ برایمان بگویید.

خوشبختانه ما در موسسه ندای ایماژ برخلاف خیلی از موسسات دیگر که فقط مسئولیت برگزاری کنسرت ها را برعهده می گیرند،کارهای هنری دیگری هم انجام داده ایم، از جمله انتشار ۹ آلبوم رسمی، مجوز دار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است.

از جمله کارهایمان ،جدید ترین آلبوم مان است که تکثیر هم شده است و به زودی برایش نشست خبری برگزار خواهیم کرد، آلبوم”آریا های باس” با صدای آقای دکتر رامین مجلسی است که برای اولین بار آلبوم موسیقی کلاسیک از معروف ترین آریاهای اپرا های دنیا تولید شده است و اثر بسیار زیبایی است. لازم به ذکر است که اخیرا بنده افتخارکلید زدن تولید یک آلبوم موسیقی آذربایجانی جدید به نام” انتظار”را دارم.

بیش از ۲۰ تک آهنگ  مجوز دار کار کرده ایم و تعدادی نیز آثار سفارشی که برای ارگان های مختلف از جمله صدا و سیما ،سپاه ،شهرداری و…کار کرده ایم .یکی از افتخارات ما این است که سرود رسمی پاکبان را با صدای استاد اسفندیار قره باغی و جعفر احمدی، برای شهرداری کار کرده و برایش کلیپ ساخته ایم.همچنین سرود همیار پاکبان را هم برای شهرداری کار کردیم.

در کنار همه این ها حمایت و برگزاری کنسرت های بومی از فعالیت هایمان بوده است.از دیگر افتخارات موسسه ندای ایماژ این است که از بدو تاسیس ارکستر فلارمونیک تبریز تا به امروز،حامی و برگزار کننده این ارکستر بوده است.همچنین ما در موسسه  استودیو نیز داریم که شاید یکی از فعال ترین و مجهزترین استودیو های شهرمان باشد. تک بعدی کار کردن موسسات از نظر من درست نیست و باید فعالیت های مختلفی انجام شود که ما خوشبختانه در این زمبنه کم نگذاشته ایم.

۷.معمولا یک آهنگ چقد زمان میبرد که آماده پخش شود؟

مراحل تولید یک تک آهنگ به این صورت است که اول شعر و ترانه سروده می شود.ما در این مورد مخصوصا در شعر و ترانه ترکی مناسب موسیقی پاپ متاسفانه کمبود داریم ؛شاید هم باشند ولی متاسفانه ما نمی توانیم پیدایشان کنیم.

مرحله بعدی آهنگ سازی و ساخت ملودی است و سپس تنظیم انجام می شود که در آن ساز های مناسب انتخاب می شوند.بعد از ضبط ساز ها،صدای خواننده را ضبط می کنیم .اگر نیاز به گروه کر باشد که استفاده می کنیم واگر نباشد،با تک خوان ضبط میکنیم.و مرحله نهایی میکس و مسترینگ است .در کل مراحل تولید موسیقی نسبت به نوع آن که ارکسترال ، آذری ،کرال،… باشد،فرق دارد.

همچنین ما یک گروه کر ایماژ نیز داریم که یکی از گروه های خوب کر است و اجرا های مختلفی و موفقی را در چند سال اخیر داشته است. از جمله  در مراسمات تبریز ۲۰۱۸.به تازگی نیز کارهایی را در این گروه شروع کرده ایم که اخبار آن را خواهید شنید.

 

۸.برای اینکه یک استودیو در تبریز موفق عمل کند چه چیزهایی نیاز دارد؟

یک استودیو از نظر فیزیکی حتما باید آکوستیک مناسب و استاندارد داشته باشد.در حال حاضر بعضی از خوانندگان خودکفا شده اند و استودیو خانگی درست کرده اند که در آنجا سخت گیری های لازم برای آکوستیک کردن فضا وجود ندارد ولی وقتی استودیو رسمی و مجوز دار باشد حتما باید دارای فضای کافی از نظر مساحت و اتاق فرمان باشد.همچنین یک سری تجهیزات سخت افزاری و تعدای نرم افزار ها نیاز است.

تجهیرات باید شامل میکروفون استاندارد باشد که دو نوع میکروفون که شامل میکروفونی برای ضبط وکال(خواننده) و میکروفون برای اینسترومنتال(ساز ها)باشد.همچنین کارت صوتی استاندارد و میکسر و میدی کنترلر مناسب،پری امپ ،باند های مونیتور استاندارد جهت میکس جزو نیاز های یک استودیو است.

استفاده از نرم افزار های اورجینال خیلی مهم است و یک سری ابزار ها که از نیاز های اصلی موسیقی های امروز است که همان vst ها است که مشابه سازی شده یک سری ساز ها هستند.

حتما باید یک صدا برداری داشته باشیم که علم صدابرداری،میکس،مسترینگ و … را به خوبی بداند و سواد موسیقیایی داشته باشد.فکر میکنم در چند سال اخیر پیشرفت خوبی در این زمینه در شهرمان داشته ایم ،حتی یک سری از استودیو های ضبط تبریز کیفیتشان از بعضی استودیو های تهران یا بعضی کشور های همسایه مثل جمهوری آذربایجان نیز بهتر است. جا دارد از موزیسین جوان و با استعداد استودیو ایماژ که در سالهای اخیر زحمت ضبط تنظیم بعضی از قطعات و امور ضبط استودیو را کشیده آقای پویا راعیان تشکر کنم.

۹.به نظر شما علت عدم استقبال از کنسرت گروههای بومی چیست؟

وقتی میگیم حمایت، این حمایت دو بخش دارد: ۱- حمایت های دولتی ۲- حمایت های مردمی

در بخش دولتی انصافا اکثر تقاضاهای کنسرت گروههای بومی توانسته اند از اداره ارشاد و اداره اماکن بدون هیچ سهمیه بندی و نوبت بندی مجوز بگیرند. ولی من معتقدم این حمایت نیست و از وظایف ذاتی این دو ارگان می باشد. حمایت دولت می تواند از طریق در اختیار قرار دادن سالن ها بصورت رایگان یا با هزینه کم باشد که متاسفانه امروزه تمام سالن ها به بخش خصوصی منتقل شده است و عملا این حمایت صورت نمی گیرد.

و اما حامی اصلی کنسرت های بومی مردم هستند. مردم هستند که باید با خرید بلیط های این گروهها در استمرار فعالیت و دوام این گروهها نقش ایفا کنند. چون اصلی ترین درآمد این گروهها در این وضعیت هزینه های بالای کنسرت، از محل فروش بلیط هست. منبع بعدی درآمد یک کنسرت اسپانسرها و حامیان مالی هستند که باز در این مورد با بی مهری صاحبان صنایع و بخش خصوصی هستیم. که از همین جا دعوت میکنم جهت تبلیغات خدمات و محصولات خود با گروههای بومی همکاری کنند.

یک انتقادی هم به خوانندگان و گروه های تبریزی دارم.گاها من را محکوم می کنند که چرا بلیط های خوانندگان خودمان به فروش نمی رود ولی بلیط خوانندگانی که از تهران می آیند فروخته می شود.به نظر من این مشکل به قصور هنرمندانمان هم بر میگردد.باید قبول کنیم که نتوانسته ایم مخاطب پیدا کنیم .

تعدادی خوانندگان هستند که تا به حال ژانرخودشان را مشخص نکرده اند که چه چیزی بخوانند ولی خوانندگان حرفه ای تهران برای خودشان سبک مشخصی انتخاب کرده اند.حتی شاید سبک های دیگر رانیز بتواند بخواند ولی نمی خواند چون معتقد است مخاطبانش او را با این سبک شناخته اند.دومین عامل این است که بعضی خوانندگانمان فقط مقلد هستند و از خودشان سبکی ندارند که گاها میبینیم از خوانندگان ترکیه ای و آذربایجانی تقلید می کنند.

سومین عامل این است که خواننده باید برای خودش مخاطب جمع کند،چه از طریق فضای مجازی چه از راه های دیگر و همینطور باید هنرمند مولف باشد.هنرمند مولف کسی است که  آهنگ مال خودش و امتیاز آن به نام خودش باشد.در موسیقی آذربایجانی ما این مسئله زیاد جا نیوفتاده است.

یک نکته دیگری هم عرض کنم؛در موسیقی حرفه ای جایگاه خواننده ،کنسرت گذار ،مدیر برنامه ،تهیه کننده و…جدا از هم است و هرکدام وظیفه خاص خودشان را دارند.به یاد دارم که چندین سال پیش ما برای اجرای کنسرت همه ی کارهایش از خوانندگی گرفته تا پوستر چسباندن و اجرای کنسرت را خودمان انجام می دادیم.ولی الان مثل قبل نیست،همه چیز حرفه ای شده است.کنسرت گذار باید کار خودش را و خواننده کار خودش را انجام دهد.

مشکل دیگری که در موسیقی ما وجود دارد نبود اقتصاد هنر و موسیقی است.چرا باید هنرمند ما مشکل معیشتی داشته باشد .در سراسر دنیا تمام موزیسین ها بهترین معیشت را دارند چون بلد هستند که چطور از موسیقی درآمد کسب کنند.ما باید ضمن حفظ هنر کم کم وارد  مسیر درآمد زایی از هنرشویم،چون واقعا از طریق ایجاد این گروه های موسیقی،اشتغال زایی زیادی می شود و خیلی ها می توانند شغل داشته باشند و درآمد بدست آورند.

 

۱۰.میزان تاثیر گذاری یک تنظیم کننده در یک آهنگ موفق چه میزان است؟

تنظیم و ملودی سازی دو مقوله مختلف هستند.ملودی را خیلی ها می توانند بنویسند  حتی اگر سواد موسیقیایی نداشته باشد.ولی تنظیم بسیار تخصصی است و سواد موسیقیایی می خواهد.ولی هر تنظیم کننده سبک خاص خودش را دارد ؛یا باید خواننده خودش سواد و مهارت کافی را در این زمینه داشته باشد و صاحب نظر باشد و یا کلا کار را به تنظیم کننده واگذار کند.

در موسیقی ارکسترال و کلاسیک تنظیم کننده حتما باید سواد تنظیم خیلی بالایی داشته باشد ولی در موسیقی پاپ شاید سواد زیادی لازم نباشد و صرفا یک سری تسلط بر نرم افزار های آهنگ سازی نیاز باشد.اما باز هم تنظیم کننده موسیقی پاپ باید به سلیقه مردم و شنونده توجه کند .اما درکشورمان می توانیم عده ای از تنظیم کننده ها را ببینیم که معروف شده اند حتی شاید سواد موسیقیایی زیادی نداشته باشند و اگر کارشان را گوش کنید چیز به خصوصی بنظر نیاید،ولی چون نبض بازار را بدست گرفته اند کارشان و پیشنهاد هایشان برای کار زیاد است.هرچند که شاید از لحاظ فنی کار این تنظیم کننده مورد قبول نباشد امامی بینیم که این روز ها خوانندگان پاپ نسل قبلی که خیلی علمی تر و قوی تر از نسل امروز است،مخاطبان خودش را از دست داده و مثل قبل نیست و این نشان می دهد که سلیقه مردم افت کرده است .این افت سلیقه ها از نظر من یک آسیب در موسیقی پاپ است. استودیو ایماژ حدودا یک سال هست که یکی از تنظیم کننده های آتیه دار موسیقی پاپ شهرمان آقای یاسین هاشمپور را به تیم خود افزوده است و به جرات میتوانم بگویم تنظیم های به روز و خوبی دارد و همین امر باعث شده است بعضی از خوانندگان پاپ که برای تنظیم به تهران می رفتند امروز نیازی به اینکار نمی بینند. البته غیر از ایشون تنظیم کنندگان خوبی در سالهای اخیر در شهر تبریز رشد یافته اند.

 

۱۱.فرمودید که در تبریز خوانندگان خوبی نیزهستند ،نه این که کلا نباشند ولی به تازگی وارد عرصه می شوند.ولی عده ای هم هستند که وارد عرصه شده اند و کارهایی هم بیرون داده اند ولی حامی و طرفدار ندارند.آن ها باید چه کنند؟

این ها باید حامی ها و اسپانسر هارا خودشان جذب کنند.من خودم از دو خواننده حمایت میکنم ولی بعضا از لحاظ مالی کم می آورم و نیاز است که یک سری اسپانسر هایی داشته باشیم.اسپانسر هم باید توجیه شود که وقتی از یک خواننده حمایت می کنم،شاید در دراز مدت جواب دهد و برایم بازگشت داشته باشد.

اینکه یک هنرمند با وجود استعداد ها و توانایی هایش بعضا نمی تواند شناخته شود فقط در موسیقی وجود ندارد ؛در عرصه های مختلف موسیقی، بازیگری،فوتبال و…نیز می تواند وجود داشته باشد.اگر بعضی از خوانندگان زود شناخته می شوند شاید بخاطر این است که کسی ایمان قلبی نسبت به آن خواننده پیدا می کند و حمایتش می کند و گاها هم می تواند شانسی هم باشد .

گاها بدون تاخیر بودن و مداوم بودن کار می تواند یک عامل موفیقت در این عرصه باشد،به نظر من نباید دلسرد شد و تولید را پیوسته ادامه داد تا بالاخره کار خیلی خوب و محبوبی تولید شود تا شناخته شود. این که انتظار داشته باشیم با یک یا دو کار شنیده شویم ،در مسیر حرفه ای خیلی سخت می تواند جواب دهد.

سرمایه گذاری در این امر تاثیر زیادی دارد،برای مثال من بخواهم یک حرفه ای را شروع کنم باید سرمایه گذاری کافی را بکنم تا بتوانم سود کافی را بدست آورم.خوانندگی هم همینطور است و لازمه آن در ابتدا-ضمن وجود سواد موسیقیایی-سرمایه گذاری است.به طبع برای شناخته شدن باید حتما چندین کار انجام دهد و کار خودش را حداقل در فضای مجازی ارائه دهد تا کسی بتواند نسبت به او ایمان قلبی پیدا کند. بیشتر خوانندگان ما مسیر اشتباهی را طی می کنند،قبل از اجرای کنسرت باید خودشان مولف باشند ،کار تولید کنند،در فضای مجازی ارائه کنند،مخاطب جمع کنند و بعد از آن اجرای زنده برگزار کنند.

چند وقت پیش من به یک کارگاه تخصصی بازاریابی محصولات فرهنگی هنری رفته بودم ،آنجا به من گفتند که شما تولید کنندگان خوبی هستید،ولی بازاریاب خوبی نیستید؛اصلا بلد نیستید بازاریابی کنید.امروزه در استودیو های تبریز کار های خیلی خوبی ساخته می شوند ولی در ارائه ضعیف هستیم .بله برای اینکه در فضای مجازی کارمان را خیلی سریع وبه خوبی پخش کنیم باید هزینه زیادی کنیم .خوانندگانی که این روز ها به این سرعت معروف شده اند همین کار را کرده اند،این ها بازاریابی خوبی کرده اند.این معضل در همه ما وجود دارد؛ از هنرمندانمان گرفته تا شرکت های بزرگمان وجود دارد.

 

۱۲.در تهران برنامه هایی از جمله خواننده شو برای شناخته شدن استعداد ها وجود دارد،ولی در تبریز ما از دسته این برنامه ها نداریم.برای اینکه در تبریز خوانندگان جدید ما شناخته شوند و استعداد هایشان را نشان دهند چه باید کنند؟

در سال ۹۶ ما(موسسه ایماژ) در تبریز از طریق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برنامه ای با همین نام “خواننده شو”اقدام کرده بودیم،که متاسفانه درگیر بروکراسی های سخت اداری شد و اجازه ی اجرای آن داده نشد.ولی اخیرا من اطلاعیه ای دیده ام به نام “صدای برتر” که دیگر دوستانمان از طریق صدا و سیما اقدام کرده اند.اتفاق خوبی است و می تواند بستر خوبی باشد برای شناخته شدن خوانندگان جوان، خصوصا اینکه از صدا و سیما نیز پخش خواهد شد .

۱۳.ما بیشتر از موسیقی پاپ و سنتی تبریز بحث کردیم،بعضی از خوانندگان در ژانر های دیگری از جمله رپ فعالیت می کنند ولی برای آن ها اصلا حامی وجود ندارد.این خوانندگان چه باید کنند؟

موسیقی رپ در سراسر دنیا وجود دارد،من خودم نمی توانم با این سبک ارتباط برقرار کنم.ولی دلیل نمی شود که چون من این سبک را دوست ندارم نباید وجود داشته باشد .

در مدیریت قبلی دفترموسیقی وزارت ارشاد مطرح کردند که به موسیقی رپ به نام “گفت آوا”مجوز خواهیم داد.این نیز یک نوع سبک است همانند سبک هایی چون راک و متال و.. و برایش احترام قائل هستم.حتی موسسه ایماژ برای گروه سرد کنسرت راک برگزار کرده است؛و یا گروه زیتون که آقای معین پور و آقای ارسلان مدرس اجرا داشته اند و خیلی هم زیبا و حرفه ای کار کرده اند.

در مورد رپ نیز ،نظر شخصی بنده این است که اگر محتوای شعر هایشان خوب باشد و چیزی برای گفتن به مخاطب داشته باشند ،خوب است و من منافاتی نمیبینم و دوست دارم که چنین سبکی نیز داشته باشیم.

یکی از وظایف یک هنرمند این است که از جامعه پیرامونش انتقاد کند ولی نباید این انتقادات در قالب توهین باشد ؛گاها در شعر های رپ ادب رعایت نمی شود و همراه با توهین به مقدسات است که به نظرم نباید این طور باشد. هیچ ژانری ذاتا بد نیست، پس اگر محتوای موسیقی درست و مناسب باشد به نظرم خوب است و از آن حمایت میکنم .

در حال حاضر یک سری قوانین و محدودیت هایی وجود دارد ولی روزی همه ی این ها برداشته خواهد شد.ولی فعلا بستر مناسب برای صدور مجوز این نوع موسیقی وجود ندارد.

۱۴.به عنوان حرف آخر،مطلبی هست که بگویید و یا سوالی هست که دوست داشتید راجع به آن بپرسیم و نپرسیدیم؟

حرف زیاد است .من در این مصاحبه فقط خواستم بگویم که موسیقی تبریز مریض است و حالش نیز خیلی وخیم است.باید به داد این موسیقی برسیم،برای این امر نیز نباید منتظر باشیم که فقط ارگان های دولتی به داد آن برسند.همیشه در یک طرف ایستاده ایم و طرف مقابلمان را محکوم کرده ایم،من می گویم ما مردم نیز مقصر هستیم .

ما مردم باید دست در دست هم دهیم و موسیقی تبریز را نجات دهیم.امروزه نوعی بد سلیقه گی فرهنگی در جامعه حاکم است و من وضعیت موسیقی جامعه مان را مناسب نمی بینم و به نظر من ،هم مسئولین و هم مردم گناه کارند.بیایید برای نجات این موسیقی مریض و ضعیف تبریز دست در دست هم دهیم و فقط هم شعار ندهیم.بیایید کمپین حمایت از گروه های بومی راه اندازی کنیم ؛اولین نفری هم که حمایت خواهد کرد خودم خواهم بود و برای این امربرای اولین کنسرت گروه بومی که برگزار خواهد شد بلیط خریداری خواهم کرد و در فضای مجازی آن را انتشار خواهم داد.بیایید این حمایت ها را با خرید بلیط کنسرت ها و خرید آلبوم های اورجینال انجام دهیم.

گفت و گو:دانیال برهانی

امتیازدهی post
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

1 + 13 =