کد خبر : 5821
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۱

فرهنگ‌پروری یا مدیریت فرهنگی؟

فرهنگ‌پروری یا مدیریت فرهنگی؟

در همین کشور همسایه و در چندهزار کیلومتری تهران داعش شهر به شهر و بدون هیچ مقاومت مردمی پیشروی کرد. اما یک روستا ماه‌ها در استراتژیک‌ترین نقطه ممکن در برابر داعش مقاومت کرد. مردم کوبانی با درک صحیح از فرهنگ مبارزه و شهادت دشمنی خونخوار را ناکام گذاشتند. سعید زمانی / امریکایی‌ها شاید اولین کشوری

در همین کشور همسایه و در چندهزار کیلومتری تهران داعش شهر به شهر و بدون هیچ مقاومت مردمی پیشروی کرد. اما یک روستا ماه‌ها در استراتژیک‌ترین نقطه ممکن در برابر داعش مقاومت کرد. مردم کوبانی با درک صحیح از فرهنگ مبارزه و شهادت دشمنی خونخوار را ناکام گذاشتند.
سعید زمانی / امریکایی‌ها شاید اولین کشوری بودند که اهمیت سینما در هدایت فرهنگی جوامع را درک کردند و همین موجب شد تا هالیوود با حمایت سرشار بخش خصوصی و حمایت قانونی دولت این کشور تبدیل به بزرگترین بنگاه سینمایی جهان شود. هالیوود اگرچه انسان‌ها را مسحور جذابیت‌های بصری، تکنیک‌های سینمایی و جلوه‌های ویژه می‌کرد اما در طول سال‌ها توانست نگاه هالیوودی را به عنوان یک الگو به ملت‌های جهان معرفی کند. این سطور اما بنا ندارد فرهنگ امریکایی را قضاوت کند. آنچه مدنظر است شیوه عملکرد حرفه‌ای یک نهاد در گسترش یک تفکر است.

رویای امریکایی به همین بسنده نکرد. صنعت مد و بعدها هرزه‌نگاری نیز صنایعی پرپول و پر زرق‌وبرق بود که با پیشتازی در آن فرهنگ جهانی هدف گرفته شد. حالا نه صرفا مخاطب امریکایی که بسیاری از مردم در تمام دنیای مدرن با همان شیوه‌ها، زندگی می‌کنند، لباس می‌پوشند و حتی روابط انسانی خود را ساماندهی می‌کنند. در این میان اشاره به جمله‌ مهمی از مرحوم امام خمینی(ره) لازم است، او گفته بود «آنچه غرب در عرصه فرهنگ آن هم با این همه بی‌بند و باری به جوانان ما ارائه می‌دهد، همانی نیست که با آن جوانان خودش را تربیت می‌کند، این‌ها را برای تربیت جوانان مستعمرات می‌گویند»، غرب شیوه متفاوتی برای اشاعه ارزش‌های انسانی دارد. فعالیت سیاسی، اجتماعی و هر نوع کنشگری داوطلبانه و مفید اجتماعی در این کشورها ارزشمند است و دولت و نهادهای دانشگاهی به بهانه‌های گوناگون آن را ارج می‌نهند. مدرسه نیز بیش از آموزش بر پرورش کودکان متمرکز است.

امروزه مدیریت فرهنگ ایرانی میهمانان ناخوانده جدیدی هم دارد. رسانه‌های تصویری و به خصوص تلویزیون‌های ماهواره‌ای هرهفته ساعت‌ها برنامه هدفمند برای ایران تولید می‌کنند. تلویزیون من‌وتو در هز زمینه‌ای حتی اشاعه نگهداری از حیوان خانگی نیز کوشا است و برای آن برنامه‌ای ویژه دارد. از دیگر سو کمپین‌های اجتماعی نیز به صورت بسیار فراگیری در شبکه‌های اجتماعی در حال اثرگذاری هستند.

در این میان رویه نادرست مدیریت فرهنگی در داخل کشور را نیز نباید نادیده گرفت، گاهی اجبار بی‌دلیل و گاهی ممانعت‌هایی که حتی ریشه دینی هم ندارند دست مدیران فرهنگی خارج کشور را برای هر مانوری باز می‌گذارد. یک پرسش ساده آنکه آیا باید کشور برای جلوگیری از ورود خانم‌ها به استادیوم ورزشی این‌قدر هزینه تبلیغاتی بدهد؟ آیا تهیه یک جایگاه مناسب برای بانوان ورزش‌دوست این‌قدر کار دشواری است؟ صحبت این است که مدیریت فرهنگی با لجبازی و دستورات بخشنامه‌ای شدنی نیست. راه نجات اما فرهنگ پروری است.

وضعیت امروز کشور در عرصه فرهنگی به غایت نگران کننده است. فرهنگ آرمان‌خواهی، فرهنگ شهادت و فرهنگ مبارزه در حال قربانی شدن به پای لجبازی‌ها است. مثال این فاجعه خیلی دور هم نیست، در همین کشور همسایه و در چندهزار کیلومتری تهران داعش شهر به شهر و بدون هیچ مقاومت مردمی پیشروی کرد و مردم به صورت قربانیان منفرد تسلیم این گروه تروریستی شدند. اما یک روستا ماه‌ها در استراتژیک‌ترین نقطه ممکن در برابر داعش مقاومت کرد. مردم کوبانی با درک صحیح از فرهنگ مبارزه و شهادت دشمنی خونخوار را ناکام گذاشتند.

آری، آنچه باید حفظ کرد و پرورش داد همین قواعد است. قواعدی که با هر روز کمرنگ‌تر شدن آن و با درک آینده سخت پیش روی کشور، اوضاع وحشتناکی را برای آینده‌مان رقم خواهد زد!

امتیازدهی post
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

3 × 2 =