ضرورت فیلتر هوشمندانه ذهن مدیران کشور

نه شرایط امروز کشور معمولی و عادی است و نه اولین بار است که تنشی بین یک نماینده مجلس و یک فرد عادی یا مسئول اتفاق می افتد ، نه اولین بار است که داماد رئیس جمهور کشور پست می گیرد و نه اولین بار است که فرزند یک وزیر می شود مشاور یک وزیر

نه شرایط امروز کشور معمولی و عادی است و نه اولین بار است که تنشی بین یک نماینده مجلس و یک فرد عادی یا مسئول اتفاق می افتد ، نه اولین بار است که داماد رئیس جمهور کشور پست می گیرد و نه اولین بار است که فرزند یک وزیر می شود مشاور یک وزیر دیگر .

اینها بعضا به ندرت و بعضا با کثرت در گذشته های دور و نزدیک این کشور اتفاق افتاده اند و گذشته اند و فراموش شده اند. و صرفنظر از درست و غلط بودنشان معمولا هم در آن زمان ها دایره طرح و تاثیرشان محدود بوده است .
تازگی ها این فضای مجازی و ظرفیت های فراگیر آن است که امروزهایمان را از دیروز متفاوت کرده و در آنی ، واقعه تهران را به سرعت به سراوان و واقعه آبادان را به سرعت به کل تهران می رساند و به فکرها و رفتارها جهت میدهد .
قرار نیست همیشه انعکاس یک فیلم ، جنجال یک خبر و حتی غوغای یک اظهار نظر، چه به عمد و چه به اتفاق ، جریان اداره کشور و تعریف اهم و مهم امور را تعیین و اولویت های ساختار تصمیم گیری و اجرا را به شکل باری به هر جهت و متاثر از تلگرام نوشتها و اینستا گشتها مقدر کند .

به نظرم لازم است به جای شبکه های اجتماعی ، فکر و ذهن مدیران و تصمیم گیران کشور که سرنوشت جامعه در گرو تصمیم آنهاست ، هوشمندانه فیلتر شود تا از این شکل وقایع ، نه بازی بخورند و نه اذهان را بازی بدهند و نه با این جنجال ها ، مشغول بازیگوشی های بی اهمیت شوند .

روزهایمان عادی نیست که به روزمرگی بگذرانیم ، الان ثانیه ها هم حکم سالها را دارند ….