رد خون در تلویزیون؛ «شاهرگ» جدیدترین اثر درباره جنایات منافقین
«شاهرگ» جدیدترین اثری است که از تلویزیون درباره جنایات منافقین پخش میشود؛ آیا تولیدات تلویزیون و سینما تاکنون در باره این سوژه کافی بوده است؟
«شاهرگ» جدیدترین اثری است که از تلویزیون درباره جنایات منافقین پخش میشود؛ آیا تولیدات تلویزیون و سینما تاکنون در باره این سوژه کافی بوده است؟
سابقه تشکیلاتی آنها به اواسط دهه ۴۰ برمیگردد، اما دهه ۶۰ مهمترین دوره برای آنها بود تا با خرابکاری و بمبگذاریهای مکرر سعی در رسیدن به اهداف خود داشته باشند. با پیروزی انقلاب و آغاز دهه ۶۰ به مرور ماهیت این گروه در قرار گرفتن مقابل مردم عیان شد. آنها ادعای کمک به خلق و مردم را داشتند اما ناگهان همه چیز تغییر کرد. واقعه هفتم تیر سال ۶۰ که با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی منجر به شهادت دکتر بهشتی و تعدادی از اعضای این حزب شد، سرآغاز ترورها و عملیات جدیتر گروهک منافقین بود. در این بین اما سهم تلویزیون و سینمای ایران در نشاندادن جنایتهای این گروه کم نیست؛ از پروانه و نفس و اخیرا سریال شاهرگ در تلویزیون تا به رنگ ارغوان و ماجرای نیمروز در سینما.
از تلویزیون تا سینما
ساخت و پرداخت موضوعاتی جدی نظیر منافقین و جنایتهایشان در سینمای ایران بیشتر از تلویزیون است. میتوان گفت که فیلمهای ساخته شده در این باره نشان میدهد که سینمای ایران به طور جدیتری روی این قضایا مانور داده و نمونههای آن را در این گزارش بررسی میکنیم. با این حال سهم رسانه ملی در این باره کم نبوده و سریالهایی با موضوع منافقین ساخته شده که مورد استقبال مردم هم قرار گرفته و رضایت بالای مخاطبان را به همراه داشته است.
جنایتهای منافقین در سینما
با مرور فیلمهای تولید شده با موضوع سازمان منافقین، میتوان گفت دهه ۶۰، ۸۰ و ۹۰ اهمیت ویژهتری در رابطه با پرداختن به سازمان منافقین احساس شده؛ در این دو دهه فیلمسازان بیشتری سازمان منافقین را سوژه قرار دادند و در همین رابطه میتوان مهمترین فیلمها را نام برد. توهم، دستنوشتهها، به رنگ ارغوان، نفوذی، سیانور، امکان مینا و ماجرای نیمروز ۱و۲ شاید از مهمترین آنها باشد. “توهم” ساخته سعید آقامیری از اولین فیلمهایی بود که در سال ۶۳ به طور مستقیم فعالیتهای گروهک منافقین را به تصویر کشید. موضوع فیلم درباره دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین است که در یک خانه تیمی پناه گرفتهاند. یکی از آنها نسبت به مواضع فکری و سیاسی سازمان تردید دارد، اما دیگری همچنان بر ادامه راه راسخ است. دستنوشتهها نیز محصول سال ۶۵ و ساخته مهرزاد مینویی است. به رنگ ارغوان حاتمیکیا در دهه ۸۰ ساخته شد و هرچند تا مدتها طعم تلخ توقیف را چشید، اما با استقبال مواجه شد. نفوذی احمد کاوری و مهدی فیوضی نیز دیگر محصول دهه هشتادی سینمای ایران با محوریت منافقین است.
منافقین در دهه ۹۰
داستان “سیانور” بهروز شعیبی، در دهه ۵۰ میگذرد و به تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین در سال ۵۴ میپردازد ؛ این فیلم بخشهایی از زندگی مجید شریف واقفی از رهبران سازمان مجاهدین خلق است که به خاطر اختلافاتی که با سازمان پیدا کرده کشته می شود. «امکان مینا» کمال تبریزی، محصول سال ۹۴ و داستان رونامهنگاری به نام مهران با بازی میلاد کیمرام است که درگیر ماجراهایی با همسرش مینا ساداتی میشود و پای منافقین وسط میآید. اما مهمترین اثر دهه ۹۰ سینمای ایران در رابطه با منافقین، ماجرای نیمروز ۱ و ۲ ساخته محمدحسین مهدویان است. این فیلم با بازی جواد عزتی، احمد مهرانفر، هادی حجازیفر و.. است که به انفجار در دفتر نخست وزیری، شهادت محمدعلی رجایی رئیسجمهور، محمدجواد باهنر نخستوزیر و نقش مسعود کشمیری در این اتفاق میپردازد. در ماجرای نیمروز ۲ نیز روایت کلی در خصوص عملیات مرصاد است. نیروهای امنیتی ایران متوجه حضور نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران در جبهه میشوند و با ارسال دو مأمور امنیتی به بغداد میخواهند عباس زریباف( با بازی حسین مهری) فرمانده این عملیات را ترور کنند، اما داستان طور دیگری رقم میخورد.
سالهای حادثه
جدای از عمق خباثت و خیانتهای فرقه رجوی و منافقین، اتفاقات و حوادث مرتبط با این تشکیلات آنقدر متنوع و عجیب است که پتانسیل فوقالعادهای برای تولید آثار نمایشی داشته باشد. در تلویزیون، مجموعههایی مثل «سالهای حادثه» در این بحث جای میگیرند و البته برخی پروژهها که در ذیل داستانشان گریزی هم به سازمان منافقین زدهاند. سریال سالهای حادثه به کارگردانی سعید چاری برشی کوتاه از دهه اول انقلاب است و به حوادث مختلفی از جمله ترورها و بمبگذاریهای اوایل انقلاب توسط منافقین تا زمان ارتحال امام میپردازد. میرطاهر مظلومی، ثنا صادقی، شراره رخام، امیر زریوند و… بازیگران اصلی این مجموعه بودند و این سریال پیشتر به عنوان یک فیلم ویدئویی بلند در جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان شرکت کرد. این سریال در گروه کودک و نوجوان در ۱۰ قسمت ۴۵ دقیقهای و در سه فصل تولید شد.
از ارمغان تاریکی…
شاید اگر درباره منافقین در تلویزیون از مردم بپرسیم، در واقع تنها سه سریال شاخص دراینباره مطرح هستند؛ «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس». کارگردان این سریالها جلیل سامان است که این سه مجموعه را در قالب یک سهگانه برای تلویزیون تولید کرده است و با استقبال بالای مردم هم مواجه شد. ارمغان تاریکی که حالا تقریبا ۱۰ سال از پخش آن میگذرد، درامی است که در بستر سیاسی شکل میگیرد و رویدادهای آن مربوط به سالهای ۶۱ تا۷۵ است. داستان این سریال درباره دانشجوی عکاسی به نام مجید(آرش مجیدی) است که در اوایل انقلاب جذب یکی از سازمانهای سیاسی شده و به دلیل هوش و ذکاوت خود مورد اطمینان قرار میگیرد، به همین دلیل به او ماموریت مهمی واگذار میشود. مجید در حین عملیات موظف به برقراری ارتباط با مهری (لیلا زارع) است تا از طریق او به اطلاعات محرمانه دست پیدا کند. رابطه ای عاطفی میان او و مهری شکل میگیرد که مسیر داستان را تغییر میدهد.
تا پروانه و نفس
«پروانه» سریال بعدی جلیل سامان بود که سال ۹۲ پخش شد. این سریال داستان زندگی جوانی به نام امیر(حامد کمیلی) است که در ارتباط با یک گروه سیاسی زندگی پرحادثهای را تجربه میکند. او در پی یافتن خبری از همسر مفقودش که حدس میزند توسط ساواک بازداشت شده؛ مخفیانه وارد خانه یکی از عوامل ساواک میشود و هنگام جستوجوی مدارک مخفی این سازمان، با پروانه (سارابهرامی)، دختر خانواده آشنا میشود. این آشنایی آغازی است برای تغییر مسیر زندگی آنها. آخرین سهگانه سامان هم «نفس» نام داشت که ماه مبارک رمضان سال ۹۶ از شبکه سه سیما پخش شد. بهروز(علیرضا کمالی) از فعالان سیاسی در دهه ۵۰ است که در مخالفت با رژیم فعالیت دارد. در جریان فعالیتهایی که دارد سراغ ناهید(ساناز سعیدی) میرود تا از موقعیت او برای رسیدن به اهدافشان بهره ببرد. بهروز و ناهید درجریان این ارتباط به هم علاقهمند میشوند و در ادامه داستان بر اساس زندگی مشترک این زوج و فعالیتهای سیاسی که دارند جلو می رود.
شاهرگ تلویزیون
این شبها شبکه دو تلویزیون میزبان سریال شاهرگ است. سریالی با موضوع خرابکاری منافقین در دهه ۶۰ که با استقبال خوب مردم مواجه شده است. نیما رئیسی، حسین پاکدل، عباس غزالی، عطا عمرانی و… عهدهداران نقش های اصلی این سریال هستند. پایه اصلی داستان این مجموعه بر بمبگذاریهای منافقین در سالهای دهه ۶۰ گذاشته شده و گروه ویژهای که برای عملیات بزرگ فراخوانده شدند. این گروه مسؤولیت بزرگی بر عهده دارند؛ چرا که عقربههای چند بمب در تهران در حال حرکت است.
میشود گفت بعد از مجموعههایی که از آنها گفتیم، شاهرگ جزو معدود سریالهایی است که به منافقین از نگاه تازه پرداخته است. البته در کل این موضوع از آن مواردی است که فیلمسازان کمتر سراغش رفتهاند و خیلی اوقات در سریالهایی که به تاریخ معاصر میپردازند، تنها در بخشی از داستان به بحث فعالیتهای منافقین پرداخته میشود. اما در شاهرگ ما شاهد ریز به ریز بخشی از خرابکاریها و تشویشهایی هستیم که به واسطه این گروه در گوشه و کنار تهران رقم میخورد.
از اینها که بگذریم فضای دراماتیک این سریال هم با بقیه همگروهیهایش تا حدی تفاوت دارد. در خیلی از مجموعههایی که اسمشان آمد، پایه اصلی داستان به یک ماجرای عاشقانه برمیگردد که تا انتها کار را با همان پیش میبرند. اما در شاهرگ این داستان عاشقانه در ذیل ماجرای اصلی جریان دارد و محوریت قصه همان بمبگذاریها و تلاش برای خنثی کردن آنهاست.
قهرمانسازی و معرفی کسانی که آن روزها در جریان این درگیریها بودند هم اتفاق دیگری است که در شاهرگ رخ دادهاست؛ موضوعی که مدتها بود مغفول واقعشده و باعث شدهبود تا در کمتر کاری عنوان قهرمان را پیدا کنیم.
با همه اینها برای برآورد کلی داستان باز هم باید صبور بود و دید که تا آخر داستان چطور این هیاهو را پیش میبرد.
شاهرگ و موضوع بکری به نام بمبگذاریها
مازیار معاونی، منتقد
تا سال۸۹ که جلیل سامان سریال ارمغان تاریکی را برای شبکه سه کارگردانی کرد و با سریالهای پروانه و نفس موضوع سازمان تروریستی منافقین را ادامه داد در تلویزیون به این موضوع آنگونه باید و شاید پرداخته نشده بود. البته سالها پیش از آن و در اوایل دهه۶۰ فیلم تلویزیونی توهم از سعید حاجیمیری را دیده بودیم اما در کل این موضوع علیرغم اهمیت بالایی که در تاریخ معاصر دارد همیشه مورد غفلت قرار داشته است. دلیل اینکه در این زمینه کار نمیشود را نمیدانم اما احساس میکنم به دلیل حس نفرتی که مردم و افکار عمومی نسبت به منافقین دارند ناخواسته هنرمندان هم از این موضوع غفلت کردهاند در حالی که حتما باید به این موضوع پرداخت. جلیل سامان گرچه در ارمغان تاریکی به سازمان مجاهدین (منافقین) پرداخت اما باز هم به موضوع عملیات تروریستی کمتر پرداخته بود و بیشتر به خانههای تیمی و ازدواجهای تشکیلاتی و بیرحمیهای این سازمان ورود کرده بود. محمدحسین مهدویان در ماجرای نیمروز ۱ و ۲ بیشتر روی موضوع منافقین متمرکز شد و تا حدی عملیات تروریستی آنها را مورد پرداخت قرار داد.
سالهای ۶۰ و ۶۱ موضوع بمبگذاریهای منافقین بسیار بااهمیت و پررنگ بود و تا پیش از سریال شاهرگ، اثری در مورد این دست عملیاتهای تروریستی در سینما و تلویزیون شاهد نبودیم و به نوعی میتوان گفت این سریال اولین کار جدی پیرامون بمبگذاریها و جنایتهای سازمان منافقین است و فکر میکنم از این جهت، سریال موفق بوده است.
این سریال موضوع توابهای سازمان، ایدئولوژی و تشکیلات مخوف آن را هم نسبتا خوب به تصویر کشیده است. همچنین در قالب دراماتیک به موضوع جدیدی به نام بمبگذاریهای زنجیرهای پرداخت کرده که از لحاظ تاریخی نمیدانم چقدر درست است اما از نظر دراماتیک خیلی خوب از کار درآمده است. در مجموع سریال شاهرگ به لحاظ هنری، خوب است و انتخاب نیما رئیسی برای نقش محوری این سریال درست بوده در حالی که رئیسی تا کنون علیرغم توانمندیهایش نقش اول سریالها نبوده و از این لحاظ هم کارگردان جسارت خوبی به خرج داده است.
برچسب ها :جنایات منافقین ، شاهرگ ، نگاه آذربايجان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0