کد خبر : 22746
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۱

باکری، نشانه حقانیت خمینی

باکری، نشانه حقانیت خمینی

 اگر برای محمد (ص) داشتن پیروانی چون سلمان و ابوذر بسنده ، برای حقانیت خمینی هم برآمدن امثال باکری پرونده ویژه شهید باکری| اسفند که از راه می رسد من در هوای توام، جز دو سه دیدار دور و دیر با تو نداشته ام اما در شبهای طولانی، گاه تا صبح تو را زیسته ام. هر سطری که از

 اگر برای محمد (ص) داشتن پیروانی چون سلمان و ابوذر بسنده ، برای حقانیت خمینی هم برآمدن امثال باکری

پرونده ویژه شهید باکری| اسفند که از راه می رسد من در هوای توام، جز دو سه دیدار دور و دیر با تو نداشته ام اما در شبهای طولانی، گاه تا صبح تو را زیسته ام.

هر سطری که از تو بر کاغذ جاری شده، اعجاب و حیرت مرا برانگیخته و از نوشتن ناتوانم ساخته است. آیا انسان می تواند به چنین افقی که تو رسیده ای، دست یابد؟ سلوک تو کدامین مرتبت خلیفه اللهی است؟
اغراق نمی کنم، مهدی باکری بخوانید و خود را در آیینه او ببینید تا بدانید که چه فاصله مهیبی بین ما و امثال اوست. من این کار را کردم، زمانی که زندگی اش را می‌نوشتم و لحظات را با او به پیش می‌رفتم.
در نگارش “خداحافظ سردار” بنا را بر آن گذاشته بودم که از اغراق بی‌جا دوری کنم و وقتی به روایتی می‌رسیدم که احساس می‌کردم راوی از سر محبت و عشق، اتفاقی را بزرگ می‌کند و یا با توسل به مسائل معنوی، به موضوع رنگ و بوی ماورایی می‌دهد، از خیر آن می‌گذشتم اما مشکل آنجا بود که گاه همین روایت بعید، از زبان راویان مختلف تکرار می‌شد و من در مقابل عظمت مردی که قرار بود داستانش را بنویسم، به زانو درمی‌آمدم.
گاه می‌شد که برای نوشتن روایتی دو دل می‌ماندم، بر‌می‌خاستم، قدم می‌زدم و با خود کلنجار می‌رفتم که آیا سالها بعد خواننده کتاب باور خواهد کرد که این آب و خاک چنین انسان‌هایی را بر خود دیده است؟!
من در باره عارفی که سالها به ریاضت و سلوک پرداخته، حرف نمی‌زنم و یا از ژنرالی که دوره‌های ویژه فرماندهی و مدیریت را طی کرده، سخن نمی‌گویم، سخن من مربوط به مهندس جوانی است که در زمان شهادت، تنها سه دهه از عمر خود را سپری کرده بود. او را بخوانید و ببینید که می‌توان تنها با اخلاص به جاهایی رسید که دیگران آرزویش را هم محال می‌پندارند.
آری انسان اگر خود را به سیلاب عشق الهی بسپارد سر از ساحل آرام در می‌آورد و در آوار سنگین مصائب و دشواری‌ها در امان می‌ماند.
باکری و باکری‌ها اسطوره نیستند، اسوه اند، می توان چون آنان بود و حتی از آنان پیشی گرفت، به شرط آنکه دل و جان را به خدا بسپاریم و بندگی مان بندگی تاجران و خائفان نباشد.
اگر برای محمد (ص) داشتن پیروانی چون سلمان و ابوذر بسنده است، برای حقانیت خمینی هم برآمدن امثال باکری از میان یارانش کفایت می کند.

سید قاسم ناظمی

امتیازدهی post

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

15 + 3 =