کد خبر : 5128
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۷:۲۵

آخرین میخ ها بر تابوت دریاچه ارومیه/ شانلی سهندیم، باشی توفانلی سهندیم

آخرین میخ ها بر تابوت دریاچه ارومیه/ شانلی سهندیم، باشی توفانلی سهندیم

یادداشت: محمد امین خوش نیت «شناور سهند» به خاطره ها می پیوندد. او که در عشوه گری و دل ربایی تنه به تنه کوه سربلند سهند آذربایجان می زد اکنون در حال تدفین است. آن هم نه در اعماق آب های آبی آذربایجان که چه بسا در کوره های آتش و سوخت و ذوب آهن!

یادداشت: محمد امین خوش نیت

«شناور سهند» به خاطره ها می پیوندد. او که در عشوه گری و دل ربایی تنه به تنه کوه سربلند سهند آذربایجان می زد اکنون در حال تدفین است. آن هم نه در اعماق آب های آبی آذربایجان که چه بسا در کوره های آتش و سوخت و ذوب آهن!

سالها پیش، همزمان با آغاز دوره خشکسالی، کاهش نزولات جوی و کاهش تراز دریاچه ارومیه،  کشتی حیات نگین فیروزه ای آذربایجان هم به گِل نشست و غم و اندوه عطش دریاچه بر دل های مردم آذربایجان لانه کرد. از آن تاریخ، تصویر حضور کشتی بر گِل نشسته دریاچه ارومیه، به نماد استقامت این پرنده نمکین تبدیل شد و از قضا تنها سوسوی امید برای احیای دوباره آن و بازگشت به آغوش طبیعت هزار رنگ آذربایجان و ایران!

بیش از ۱۵ سال است که این یار دور افتاده و تنها، آرام در گوشه ای خلوت گزیده بود تا شاید دستی از غیب فرود آید و او را باز هم به دل اعماق شور و پرهیجان دریاچه بازگرداند، یک بار دیگر بر سواری های مردم آذربایجان سواری دهد و در عرض چند دقیقه دو سوی ساحل دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی را به هم متصل سازد و پیوند مردمانش را چون نخ تسبیح مستحکم سازد. اما اکنون همه امیدها به یاس تبدیل شد. آسمان، خسّت به خرج داد و سدها و رودخانه ها ناخن خشکی کردند و کشاورزان بی مهری… و اعتبارات دولتی هم …. که خود حدیث مفصل کج سلیقگی و بی وفایی و هزار وعده خوبان است.

اما اکنون تصویر دیگری از این دریاچه و این سمبل حیات نگین فیروزه ای آذربایجان منتشر شد. شاید بشود به زبانی ساده تر از آن با عنوان «کوبیدن آخرین میخ ها بر تابوت دریاچه ارومیه و تشییع جنازه کشتی پرخاطره دریاچه» از آن تعبیر کرد.

«شناور سهند» به خاطره ها می پیوندد. او که در عشوه گری و دل ربایی تنه به تنه کوه سربلند سهند آذربایجان می زد اکنون در حال تدفین است. آن هم نه در اعماق آب های آبی آذربایجان که چه بسا در کوره های آتش و سوخت و ذوب آهن!

شنیده ها حکایت از آن دارد که یک شرکت خصوصی یا یک فرد حقیقی در مزایده خرید آن برنده شده و این فرد مجاز است تا پیکر این آهوی خرامان و زخم خورده را چون گوشت قربانی کرده و آن را با خود ببرد. حالا مهم نیست کجا و به چه قیمتی.. مهم این است که دیگر این پرنده سبک بال و خاطره انگیز دریاچه دیگر آنجا نیست!

آیا سازمان بنادر و کشتیرانی ما این قدر در تامین اعتبار دچار مشکل شده بود که بخواهد این قلب کم ضربان دریاچه را به حراج بگذارد؟ لااقل می توانستند ان را به موزه ای بسپارند و در گوشه ای به عنوان نماد دریاچه ای که سال ها پیش بود و اکنون در حال احتضار و مرگ نهایی است نگهداری کنند!

جا دارد یک بار دیگر شعر زیبای استاد شهریار، شهریار ملک سخن آذربایجان را این بار برای سهند دریاچه مان بخوانیم. جالب اینکه خیلی از عبارت های این شعر ماندگار چنان همخوانی با وضعیت این مروارید دریاچه ما دارد که انگار شهریار این شعر را سال ها پیش برای «شناور سهند» سروده است! یاد کشتی زیبای خاطره انگیز دریاچه ارومیه بخیر باد!

***

شاه داغیم، چال پاپاغیم، ائل دایاغیم، شانلی سهندیم،

باشی توفانلی سهندیم،

باشدا حیدربابا تک قارلا، قیروولا قاریشیبسان،

سون ایپک تئللی بولودلارلا اوفوقده ساریشیبسان،

ساواشارکن باریشیبسان.

***

گؤیدن ایلهام آلالی سیرری سماواتا دییه رسه ن،

هله آغ کورکو بورون، یازدا یاشیل دون دا گییه رسه ن،

قورادان حالوا یییه رسه ن.

او یاشیل تئللری، یئل هؤرمه ده آینالی سحه رده،

عیشوه لی ائشمه لرین وار.

***

قوی یاغیش یاغسا دا یاغسین،

سئل اولوب آخسا دا آخسین،

یانلاریندا دره لر وار.

قوی قلم قاشلارین اوچسون فره لرله، هامی باخسین،

باشلاریندا هئره لر وار،

سیلدیریملار، سره لر وار،

او اتکلرده نه قیزلار یاناغی لاله لرین وار،

قوزولار اوتلایاراق نئیده نه خوش ناله لرین وار،

آی کیمی هاله لرین وار.

امتیازدهی post

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

8 + 12 =