کد خبر : 7474
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۸

« یه عکس بنداز بریم… »

« یه عکس بنداز بریم… »

خیلی وقت پیش قرار بود چنین مطلبی برای مدیریت استان بنویسم. ولی به دلیل اینکه آن زمان  مدیریت سازمان فرهنگی هنری شهرداری به یکی از دوستان سپرده شده بود دیگر نخواستم اضافه حرف بزنم . ولی الان می خواهم بنویسم که برای مدیریت یک سازمان چه چیزهایی لازم است. به گزارش آوای سهند، انتخاب مدیر

خیلی وقت پیش قرار بود چنین مطلبی برای مدیریت استان بنویسم. ولی به دلیل اینکه آن زمان  مدیریت سازمان فرهنگی هنری شهرداری به یکی از دوستان سپرده شده بود دیگر نخواستم اضافه حرف بزنم . ولی الان می خواهم بنویسم که برای مدیریت یک سازمان چه چیزهایی لازم است.

به گزارش آوای سهند، انتخاب مدیر در شهری که همیشه انتظارات زیادی از ادارات و مدیرانش داریم با معیاری غیرقابل باور است. معیاری که در آن باید بتوانی مدیر قبلی را به نحو احسن کله پا کرده و بعد خودت را جایگزین کنی. همین اول بگویم چنین مدیریتی همیشه با ترس همراه خواهد بود و مجبوری چسب به دست هر روز صندلی ات را مزین کنی تا نتوانند از صندلی ات بکنند.
مدتی است که شاهد چنین رفتارها و کارهایی هستیم.مدیران دوست دارند بیلان های کاری قلمبه ارائه کنند بدون در نظر گرفتن اینکه این بیلان ها هزینه هایی هم خواهد داشت. دقیقن مثال کاسه ای که اگر بیشتر از ظرفیتش آب بریزی … این مدیریت ها وقتی با لابی انتخاب و انجام می شود همین اتفاق ها می افتد. لابی  یعنی این شورای شهر محترم نسبت به اینکه کدام نفر و کس ام را می توانم وارد سازمان بکنم و غیره رای مخالف و موافق می دهند. به خدا آدم می خواهد سرش را بکوبد به در و دیوار و آن موقع باید در تمام دوره ها این سر را بکوبی به در و دیوار از بس که این کارها تکرار می شود.و جالب تر اینکه برای آن یکی ادارت و ارگان های فرهنگی هم این روابط ها صادق است.
از این طرف مدیر محترم رزومه ی کاری دارد که نگو و نپرس…البته رزومه کاری فقط روی کاغذ همین و این هم به لطف خدا مدتیست که حل شده است و الان با هزار” اکراه و نه نمی خواهم ها”  اسم ها وارد کتاب ها و فلان ها شده است. برادر عزیز، مدیر محترم اسم این ها بیلان کاری است. آن هم از نوع” مهم نیست برنامه یه عکس بنداز بریم” نمی دانم هنر وفرهنگ و هنرمند را چه چیزی فرض کرده اند…
بعد این ها در کتاب و کتابچه ای به قطر کمر مدیران محترم با عنوان کارهایی که ” من” انجام داده ام چاپ می شود و فردا و پس فرداها این آقاها راضی به پست ریاست جمهوری هم نیستند. از همین جا شروع می شود، شبیه دزدین یک قرص نان و یا جوجه و بعد تبدیل شدن به دزدی ماهر در پوست هنر…

جالب ماجرا هم اینجاست؛  قدرت دید این مدیران به شدت کاهش می یابد و گوششان به شدت ناشنوا می شود…تا حدی که بیشتر از دومترِ فرهنگ را نمی توانند ببینند و بشنوند و همین مجبورشان می کند به دهن این و آن نگاه کنند. بعد یکهو چون مدیران قبلی جشنواره هایی – جایزه ادبی- را برگزار کرده بودند این برگزار نمی کند و تهمت وافترا هم که نقل و نبات محفل است…دور از جان دوستان و عزیزانم …حالا باقالی بیار و بار کن دیگر( خری هم که نیست این وسط)

در فرهنگ و هنر این شهر می دانیم که جشنواره هایی با عنوان های مختلف  برگزار شده است .ولی بانی اصلی برگزاری جشنواره های بزرگ  و صد البته  جایزه ادبی سازمان فرهنگی بوده و است .بعدها به همت استادم بخش جانبی” عکس نوشت” به جشنواره عکس فیروزه اضافه شد..ولی همان یک بارش و بعد اختتامیه جشنواره  فیروزه در سالجاری که همه می داند ” تبریز شهر بزرگیست” برای چه کسانی و چرا گفته شد و چرا حضار ایستاده استاد و دبیر جشنواره را تشویقش کردند. و می توان خیلی چیزهای دیگر هم به این ها اضافه کرد همچون  جشنواره تخم مرغ های رنگی،جشنواره عاشیقلار، وفرهنگ شهروندی و …

این جشنواره به خاطر صلاح دید شخصی مدیری که نمی خواست برگزار نشد. اعتراض می کنم که بیت المال را بد جایی حدر داده اند  و کاش یکی بیاید و پاسخ بخواهد برای تک تک کارهایی که یک مدیر در حیات  فرهنگیش کرده است . خوب ها وظیفه اش  بوده و بد ها را باید پاسخ بدهد، برای تک تک افراد و حرف هاااا. اما متاسفانه مدیران دوست دارند راه و روش جداگانه برای خودشان پیش بگیرند و این می شود فضای فرهنگی که داریم درآن غرق می شویم.

جایزه ادبی کورسویی بود در فضای ادبیات شهرم تبریز که متاسفانه با تدابیری که اندیشیده شده کور شد.
آقای مدیرعامل جدید و محترم ، دوست بسیار عزیزم جناب اقای میکاییل نظری می دانم کار سختی در پیش داری و قرار نیست شما پاسخ گوی این کارها باشید. لطفن کارهایی که در دوران مدیران قبلی خوب بوده و آموزن  خطایشان را داده بودند را راه بیندازید. لطفن قدرت دیدتان را محصور در دومترها نکنید. لطفن در نظر داشته باشید که اگر روی “من” زوم نکنید مطمئنن بیشتر دیده خواهید شد و تبدیل نشوید به ” مهم نیست یه عکس بنداز بریم” ها. فرهنگ این شهر به لطف مدیرانی که نیامده جایگاه بعدیشان را همچون سیبلی نشانه گرفته اند ذات الریه گرفته است. کاش مثل سابق شورای سیاست گذاری را راه بیندازی و طرح ها و برنامه ها را قطار کنید پشت سر هم و از مسئولان و مدیران مطالبه کنید.

در شهرم تبریز مدیری سراغ ندارم که راه بیفتد و برود به آن یکی دستگاه ها و ارگان های فرهنگی با مدیرانش نشست و برخواست کند تا موازی کاری انجام ندهند ولی شما توان این کار را خواهید داشت انشالله.
و یادم نرفته بگویم برادر عزیز جایزه ادبی و این چنین جشنواره هایی منفعت مالی ندارند که هیچ زحمت زیادی هم می برند و فکر می کنم برای دوستان قبلی این حالت کمی سخت بوده برای شما انشالله نباشد.

وحید آقاکرمی

امتیازدهی post
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

19 − یازده =