کد خبر : 6564
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۶ - ۸:۱۸

نفس های دریاچه ارومیه به شماره افتاد

نفس های دریاچه ارومیه به شماره افتاد

در وضعیت بحرانی دریاچه نیز یعنی حدود یکسال پیش هرچه فریاد زده شد که ثبات فعلی وضعیت دریاچه مربوط به نزولات آسمانی است، گوشی بدهکار نبود و در تنور گرم انتخابات، این اتفاق را به تدبیر دولت نسبت دادند و مانع از شنیدن نظرات کارشناسان و صاحب نظران شدند. اما اکنون بعد نه ماه ملاحظه

در وضعیت بحرانی دریاچه نیز یعنی حدود یکسال پیش هرچه فریاد زده شد که ثبات فعلی وضعیت دریاچه مربوط به نزولات آسمانی است، گوشی بدهکار نبود و در تنور گرم انتخابات، این اتفاق را به تدبیر دولت نسبت دادند و مانع از شنیدن نظرات کارشناسان و صاحب نظران شدند. اما اکنون بعد نه ماه ملاحظه می شود که هر چه تدبیر شده بود تبخیر شده و اثری از این سیاستها نیست.

 نفسهای پایانی دریاچه ارومیه
    

یادداشت ؛ رحمت مهدوی

نفسهای پایانی دریاچه ارومیه و التماسهای بی جوابی که پایانی ندارد. بی راه نیست که در حال حاضر حتی از برکه برای این دریاچه استفاده شود؛ «برکه ارومیه». ۱۵ سال پیش اولین هشدارها برای خشک شدن نگین آذربایجان از رسانه های محلی سر داده شد، اما طبق معمول هیچ توجهی به این فریادها صورت نگرفت، تصورش سخت بود که دریاچه خشک شود و استدلال نیز لابد همین بوده که مگر دریاچه به این بزرگی خشک می شود؟ بلافاصله مطالبات رنگ و بوی سیاسی می گیرد و مطرح می شود که عده ای دنبال حاشیه سازی برای دولت هستند، همانها نیز بر این طبل می کوبند و قصد سیاه نمایی دارند، پس خیلی نباید به این بغضها توجه شود. نگاه ساده و دور از کارشناسی به خشک شدن دریاچه اورمیه حتی به قدری ساده لوحانه بود که حتی در برهه ای مطرح نمودند که هر ۵۰۰ سال یکبار این اتفاق می افتد اما اشاره ای نفرمودند که این دوره خشک شدن دریاچه چندساله خواهد بود؟ آیا هر ۵۰۰ سال یکبار به این معنی است که باید ۵۰۰ سال منتظر باشیم تا شاهد احیای دریاچه ارومیه باشیم؟

در قضیه دریاچه بیشتر از آنکه واقعیات شنیده شود، یا فرمان ایستی برای سدسازی ها صورت گیرد، حق آبه دریاچه داده شود، روگذر حادث بر دریاچه برچیده شود، کشاورزی سنتی به کشاورزی اصولی و علمی تغییر یابد، کاشت محصولات استراتژیک و کم آب چون پسته یا زعفران مورد توجه قرار گیرد توجیهات فراوان و امنیتی کردن مطالبات مردم نقل محافل شد. هرچه فریاد بود و است بر سر کشاورز که چرا همچنان بر کشت محصولات پرمصرف آب ادامه می دهد؟ ولی هیچ مسول، نهاد یا ارگانی یافت نشد که فارغ از مصاحبه، یادداشت و…. مردم را به تغییر کشتها ترغیب کند و مقدمات آن را فراهم نماید. قریب به ۱۵ سال است در برخی شهرهای آذربایجان چون منطقه یامچی مرند، جلفا، آذرشهر و مناطقی از اردبیل شاهد کاشت زعفران و پسته هستیم که در این مدت کم توانسته اند خود را در سطح جهانی نیز مطرح نمایند، حال پرسش اصلی این است با عنایت بر تجارب موفق مردم دولت و یا سایر دستگاهها و نهادهای مربوطه نمی توانستند این الگو را در حاشیه دریاچه اورمیه به کار برند؟ در حال حاضر نیز که کشاورزان و جوانان تحصیلکرده این مناطق نیز بدون هیچ چشمداشت و منتی اقدام به کاشت این محصولات استراتژیک نمودند نشانه های خاصی از حمایتهای دولتی یافت نمی شود، ولی در عین حال مسولین شعار تغییر کشت اطراف دریاچه را سر می دهند بدون آنکه پیشگامان این حرکت را مورد حمایت قرار دهند.

در وضعیت بحرانی دریاچه نیز یعنی حدود یکسال پیش هرچه فریاد زده شد که ثبات فعلی وضعیت دریاچه مربوط به نزولات آسمانی است، گوشی بدهکار نبود و در تنور گرم انتخابات، این اتفاق را به تدبیر دولت نسبت دادند و مانع از شنیدن نظرات کارشناسان و صاحب نظران شدند. اما اکنون بعد نه ماه ملاحظه می شود که هر چه تدبیر شده بود تبخیر شده و اثری از این سیاستها نیست. بدون تعارف بگوییم که دیگر هیچ امیدی به احیای دریاچه اورمیه با این برنامه ها و کارشناسی ها نیست، چرا که هنوز عمق فاجعه درک نشده است. برای همین است که رئیس سازمان محیط زیست چندی پیش اظهار داشت: ما باید رئیس جمهوری، معاون اول رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه را «قانع» کنیم که دریاچه ارومیه به «قدری» اهمیت دارد که اگر کشور در شرایط فعلی پول ندارد، برای احیای آن، وامی از خارج دریافت شود و دولت به تدریج طی ۱۰ سال آن را پرداخت کند. وی ادامه داد: هنوز «نتوانستیم» دولت را برای این کار «قانع» کنیم چون برای امور تولیدی و صنعتی که توجیه اقتصادی دارد و می‌توان از محل کارکرد همان بخش، بدهی را پرداخت کند، این اجازه داده می‌شود که از خارج استقراض صورت گیرد اما بازپرداخت وام دریاچه ارومیه بر عهده دولت خواهد بود. برای همین دولت هنوز «قانع» به انجام این کار نشده است و ما تلاش می‌کنیم «اهمیت» احیای دریاچه ارومیه را «شفاف» کنیم، چون خشکی دریاچه ارومیه خسارت‌های بسیار بیشتری خواهد داشت و ده‌ها برابر همین مبلغ هزینه‌های ناشی از خشکی دریاچه ارومیه خواهد بود ضمن اینکه حفظ محیط زیست یک وظیفه «حاکمیتی» است.» سخنان تکان دهنده از زبان معاونت ریاست جمهوری که نشان می دهد هنوز بعد ۱۵ سال اهمیت احیای دریاچه اورمیه برای دولتها در ایران شفاف نشده است. دریاچه اورمیه، مجدداد تکرار می شود بدون تعارف برکه ای بیش نیست و خکشیده است در این نوشتار مجالی برای پرداختن به آسیبهای آن نیست چرا که به حد کافی برای گوشهای سنگین فریاد زده شده است.

لذا در پایان از جناب آقای آل هاشم نماینده محترم ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی که چندی است در این استان استراتژیک و حساس تصدی این امر مهم شده اند و در همین مدت کم مورد احترام تمامی گروهها و جریانات قرار گرفته اند و در تمامی حوزه ها ژرف نگری و دوراندیشی خود را در رصد و آسیب شناسی مسایل نشان دادند و در این قضیه نیز  اخطارهای جدی را مطرح نمودند،امید است  به این قضیه حساس و تاریخی ورود نمایند. مردم آذربایجان به حد کافی یعنی به اندازه دو دهه چشم امید و انتظار به مسولین استانی، نمایندگان محترم، مقامات دولتی داشته اند و همچنان نیز می توانند خوی به صبر ایوب بگیرند ولی این نگین منطقه آذربایجان را دیگر هیچ صبری نیست.

جناب آقای آل هاشم همانطور که مستحضر هستید در طول زعامتداری حضرت آیت الله خامنه ای، جمهوری اسلامی پیچهای تاریخی و حساسی را شاهد بوده که در تمامی اینها با درایت و تدبیر ایشان عبور از این گذرگاه ها با موفقیت انجام شده و به نظر می رسد در مهمترین بحران محیط زیستی تاریخ این کشور پرقدمت و تاریخی تنها ایشان هستند که می توانند با ورود به این قضیه حیاتی امید را به مهد جهان تشیع بازگردانند، لذا تقاضا می شود با همفکری صاحب نظران و تدوین آخرین گزارش از وضعیت دریاچهارومیه   و ذکر خسارتهای مختلف آن و تقدیم این گزارش به مقام معظم رهبری تقاضای عاجزانه مردم آذربایجان را برا ورود به این ابر قضیه تاریخی فراهم آورید.

امتیازدهی post
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

چهار × 1 =