کد خبر : 19508
تاریخ انتشار : یکشنبه ۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۶

حال خوب یعنی زندگی در زمان حال

حال خوب یعنی زندگی در زمان حال

زندگی زیاد به گفتن های عطاران نیست  بوی خوش و مطبوع یا تهوع آور مُشک زندگی هر فردی را در وهله اول  تنها خودش و خدایش می داند چرا که تعداد بیشمار افراد هستند که سبک زندگی نمایشی دارند و هر کس از خارج گود به زندگی شان نیم نگاهی کرده باشد، حسرت در دل

زندگی زیاد به گفتن های عطاران نیست  بوی خوش و مطبوع یا تهوع آور مُشک زندگی هر فردی را در وهله اول  تنها خودش و خدایش می داند چرا که تعداد بیشمار افراد هستند که سبک زندگی نمایشی دارند و هر کس از خارج گود به زندگی شان نیم نگاهی کرده باشد، حسرت در دل کاشته و حیرانی درو میکند. غافل از اینکه همان فردی که مناعت مالی خویش را با دک و پز خاصی به رخ همگان میکشند خود نیز در حسرت یک لحظه حال خوش هستند.


این حالات دقیقا مهر تاییدی براین جمله فردریش نیچه است : دروغگوها بیشتر آرزوهای خود را بیان می کنند.

اگر تمام نعمت های زندگی مشمول انسان باشد ولی حال و احساس آدم خوب نباشد یقینا محروم از بزرگترین نعمت زندگیست ولی با احساس و حال خوب در صورت داشتن  کمترین امکانات نیز می تواند زندگی خوبی داشت.

شالوده بحث حال خوب بر این است که احساسات و روحیات ما بیش از آنکه تحت تاثیر حوادث بیرونی باشند، از افکار و طرز تلقی ما در مورد آنها ناشی می‌شوند که دست خودمان هستند.


حال خوب یا همان زندگی با آرامش روحی، در این عصر پیچیده و پرهیاهوی کنونی، گم شده هر فردی است . عمری برای رسیدن به خوشبختی یا بهتر بگویم در طلب حال خوب می دویم غافل از اینکه برای رسیدن به حال خوب تنها یک چیز لازم است آنهم در لحظه بودن است. وقتی بتوانیم از کنار غم گذشته و دل نگرانی فردای ِنیامده راحت بگذریم بی شک موفق به زندگی در لحظهِ حال خواهیم‌ بود.

در این راه پُر پیچ و خم تله های زیادی راه و چاه را از هم جدا می کند که یکی از تله ها گیر کردن در باتلاق گذشته است، زمانی که تحت تاثیر یک حادثه منفی همه واقعیت را تیره و تار می بینیم و تنها به جزئی از واقعیت نظر می اندازیم و یا به اصطلاح نیمه خالی لیوان را می نگریم و با بی ارزش شمردن تجربه های مثبت اصرار بر مهم نبودن کارهای خوب میکنیم.
دومین تله ذهنی که راه رسیدن به حال خوب را مسدود می کند عادت برچسب زنی است وقتی یک کاری را نتوانستیم به نحو احسن انجام دهیم ما باید بگویم “اشتباه کردیم ” نه اینکه مسئله را شخصیتی کرده به خود برچسب هایی مانند ” بازنده “و یا “احمق ” بزنیم زیرا اگر در دام این تله گرفتار شویم خود را شکست خورده پنداشته می دانیم و دست از تلاش برای بهبود اوضاع می کشیم.
در نهایت برای نیل به حال خوب باید نحوه ی درست تغییر احساس و افکار را یاد گرفته و بتوانیم سالم بیاندیشیم.
یکی از اساسی ترین راه برای تغییر احساس و حالات روحی دست به قلم شدن است کار زیاد سختی نیست قلم و کاغذ اماده کنید و احساس های که باعث رنجش و خودخوری می شود را به روی کاغذ بیاورید و به جای اینکه فرض صد در صد درست بودن افکار منفی را قبول کنیم افکار را بنویسید و نشانه های برای تایید یا رد شدن را نیز قید کنید برای مثال اگر احساس می کنید که هرگز کاری را درست انجام نمی دهید لیست تمام کارهای با موفقیت انجام دادید را لیست کنید تا این باور اشتباه ریشه اش خشک شود.

یادداشت: وحید یوسفی

امتیازدهی post

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دوازده − نه =