کد خبر : 12694
تاریخ انتشار : پنج شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۷ - ۸:۴۹

بنام خدایى که جان را فکرت آموخت

بنام خدایى که جان را فکرت آموخت

 صنعت نشر در ایران با مشکلات جدی روبهروست و باید برای رفع این مشکل، که بیشتر به بحران شبیه است، چارهای جدی و عمیق اندیشید. در کشور ما که به حق داعیه دار سیادت فرهنگى برپایه آموزه هاى دینى و انقلابى است ، توفیق هر برنامهای اعم از اقتصادی و صنعتی و فرهنگی منوط به

 صنعت نشر در ایران با مشکلات جدی روبهروست و باید برای رفع این مشکل، که بیشتر به بحران شبیه است، چارهای جدی و عمیق اندیشید.

در کشور ما که به حق داعیه دار سیادت فرهنگى برپایه آموزه هاى دینى و انقلابى است ، توفیق هر برنامهای اعم از اقتصادی و صنعتی و فرهنگی منوط به فراگیر شدن کتاب و اقبال عمومی به این کلید خوشبختی است. اما توفیق در عرصه تولید کتاب خوب و رونق اندیشه بدون توجه به مشکلات عرصه نشر عموماً و نشر کتاب خصوصاً امکان پذیر نیست. اما مشکلات نشر در ایران مشکلاتی قدیمی و دیرپاست و ریشه در گذشته دارد. این موضوع امری نیست که با برنامهریزی کوتاهمدت بتوان یکسره بر آن غالب آمد. قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، کتاب در ایران غریب بود و با استقبالی جدی روبهرو نمیشد. تنها در برههای از انقلاب و سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی نشر رونقی پیدا کرد.

البته این نکته شایان ذکر است که رونق مذکور شکفتگی جدی و اساسی نبود؛ پیامد حرکتی سترگ، ریشهدار و اسلامی بود که زندگی ملتی را دگرگون نمود و طبعاً پیامد این انقلاب بزرگ، ریشهدار و اصیل، به میدان آمدن اندیشههایی بود عموماً تا ان مقطع زمانی، مجال بروز و ظهور پیدا نکرده بودند و شکستن طلسم ظلمت به این اندیشهها و آثار مکتوم و محکوم فرصت بروز داد.

اما توجه داشته باشیم که رونق یکبارۀ نشر در مقطع زمانی یاد شده، تنها و تنها در عرصۀ مسائلی بود که به نحوی با انقلاب اسلامی و استبداد دیرپای آن سالیان رابطۀ مستقیم داشت و انگیزۀ مذکور همۀ بنیادهای فکری و فرهنگی ما را تحتالشعاع خود قرار داده بود. این رونق در همۀ عرصههای نشر نبود، تنها محدود به کتابها و مجلاتی میشد که به نحوی با انقلاب اسلامی و نظام فروپاشیدۀ ستمشاهی و مسائل سیاسی مرتبط بود؛ حتی به اعتباری میتوان گفت بعضی بخشهای صنعت نشر به صورت جدی دچار بحران شدند.

موقعیت مطلوب در صنعت زمانیست که در همۀ حوزهها رونق و حرکت باشد و نسبت بین جمعیت و عناوین و تیراژ کتابهای منتشر شده نسبتی معقول و منطقی باشد. کتابخوانی ریشه در مجموعهای درهمتنیده از ایستارهای فرهنگی دارد که باید به همۀ آنها به شکل معقول نگریست.

حقیقت امر این است که ساختار نوین جامعۀ ایران پس از پیدایش صنعت نفت و توجه جهانیان به این منطقه از کرۀ خاکی نتوانسته است در بطن خود توجه به کتاب و کتابخوانی را پرورش دهد. توجه عموم طبقات اجتماعی به نوعی زندگی منعطف گردیده که نیاز جدی و عمیقی به کتاب و کتابخوانی احساس نمیکند و بیشتر ناظر به گونهای فرهنگ مصرفی بدون پشتوانۀ فرهنگی است. این بیماری تنها اختصاص به جامعۀ ایران ندارد. همۀ کشورهایی که به نحوی در معرض این تحول اقتصادی دفعی و یکباره شدند با این بحران کمابیش روبهرو هستند. میزان کتابخوانی در کشورهای عربی که به لحاظ اقتصادی وضعیتی تقریباً مشابه با ایران دارند، گویای همین واقعیت است.

در زمانی نه چندان دور، در همین جامعه، زمانی که نه دانشگاهی بود و نه وسیلۀ تبلیغی و ارتباط جمعی و نه مدرک و مزایایی، در دورافتادهترین ده خراسان از خانوادهای تنگدست مردی دانشمند ظهور میکرد که سلطان مستبد قاجار را به حجرۀ محقر خود میکشاند؛ و به نسبت وضع معیشتی مردم اقبال عمومی به کتاب و کتابخوانی بیشتر بود. آمار کتابهای موجود در بعضی کتابخانه ها حیرت آور است و جالب اینکه این کتابخانه ها از اطراف و اکناف عالم، وضیع و شریف را به سوی خود میکشاند و امکانات اولیه را برای آنان فراهم میکرد تا به تحقیق بپردازند، امری که در زمان حاضر با همۀ توان اقتصادی و امکانات فراهم امده به رؤیا شباهت دارد و در بعضی موارد کتابخانه ها به گونه ای با دوستداران کتاب برخورد میکنند که گویی کتابخوان به غارت کتاب میرود.

در تحول فرهنگی حادث شده امکان کتاب خواندن را در حد جامعۀ آن روز فراهم میآورد و امروز ما از آن محرومیم. مطالعه در این مقوله به واقع تنها بررسی مشکلات نشر نیست بلکه بسیاری از بحرانهای فرهنگی جامعۀ ما را ریشه یابی میکند. هرچند با روند جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى امید است کلاف در هم پیچیده نشر و کتاب هم گشوده شود، و گرنه برگزارى روزها و هفته هاى کتاب، و حتى نمایشگاههاى بین المللى کتاب تنها کارهاى نمایشى خواهند بود که نه به بالارفتن نرخ مطالعه کمک خواهند کرد و نه بهبودى در وضعیت تولید فکر و اندیشه و کتاب بوجود خواهد آورد.

روز کتاب و کتابخوانى فرصتی برای رونق اندیشه ها

سال هاست که روزی با عنوان «‌روز کتاب، کتابخوانى و کتابدار» ‌در تقویم ها به چشم میخورد، این سؤال اساسی به ذهن می رسد که دلیل و مبنای این نامگذارى  چیست؟ آیا جامعۀ ایران هنوز به اهمیت و جا یگاه کتاب پی نبرده است که فعالیتی خاص و فشرده برای متوجه کردن آحاد جامعه به این مقوله لازم می آید؟ آیا کتاب، به مثابه مخزن علوم و هنر و ‌ادبیات، جایگاه ویژه اجتماعی خود را نیافته است؟ و ایا فرهنگ کتاب خوانی به عنوان یکی از ویژگی های جامعه ای فرهیخته هنوز هم نیازمند تببین و توجیه است؟ این ها پرسش هایی است که پاسخ آن ها متضمن بازنگری مهمی در سطح فرهنگ جامعه است.

‌حقیقت این است که امروزه برگزاری روز کتاب و کتابخوانى نه فقط برای یادآوری اهمیت کتاب و ترغیب مردم به کتاب خوانی، بلکه برای فراهم آوردن زمینه های تولید و بهره گیری بیش تر و بهتر از این مقوله سرنوشت ساز فرهنگی است. هم اکنون دیگر تمام احاد جامعه ‌ایران بر اهمیت کتاب و کتاب خوانی واقفند و تردیدی دراین نکته ندارند که بدون تعمیم کتاب خوانی، جامعه ما راه توسعه فرهنگی را نخواهد پیمود. دیگر سؤال اصلی این نیست که چرا باید کتاب بخوانیم. پاسخ این پرسش برای همگان ‌روشن است و جامعه ایران به آن حد از رشد فرهنگی دست یافته است، که دیگر بر ‌اهمیت کتاب آگاه باشد. در حال حاضر، مسئله اصلی این است که چگونه زمینه های تولید هرچه بیش تر کتاب ‌را فراهم کنیم و چگونه راه را برای تولید و ارائه کتاب های جدید، عمیق و پرمحتوایی که برآمده از اندیشۀ متفکران بزرگ جامعۀ اسلامی ایران است، فراهم آوریم و چگونه کتاب های گرانقدر تولید شده را به طور مناسب، در اختیار علاقه مندان وکتاب خوانان قرار دهیم.

مسلم است که بخشی از این امر، به انجام دادن حرکتی عمومی و بنیادین در جامعۀ فرهنگی کشور نیاز دارد. اگر می‌خواهیم متفکران و دانشمندان ما در عرصۀ اندیشه و ارائه آثار و کتاب های جدید دست به کار شوند، لازم است نحوۀ نگرش جامعه، بویژه مسئولان فرهنگی کشور نسبت به این مقوله ‌متکامل شود. بی گمان، حقوق مؤلفان و ‌پدیدآورندگان کتاب از مسائلی است که باید به آن توجه شود، زیرا امروزه هیچ صاحب اندیشه و قلمی نیست که بتواند از طریق تدوین کتاب زندگی خود را اداره کند.

‌کتاب، حاصل عمر و عصاره سال ها تحقیق یا خلاقیت و هنر نویسنده‌ای است که از موهبت الهی تفکر و توان نویسندگی برخورد ار است. ‌هنگامی که کتابی تدوین و ارائه می شود، جهان اندیشه وسعت بیشتری می یابد و گامی در راه تعالی فرهنگی جامعه برداشته می شود. با توجه به این نکته، آیا نباید مؤلف ‌یک کتاب بتواند از طریق درآمد تالیف، مخارج درخور زندگی خود را تامین کند؟ این سؤالی است که سال هاست برای مؤلفان، نویسندگان و مترجمان جامعۀ ما مطرح بوده است. ایا در شرایط کنونی، که بسیاری از فعالیت های فرهنگی مانند سینما و تئاتر با ‌استفاده ازکمک و حمایت مالی دولت به حیات خود ادامه می دهنده نمی توان یارانۀ درخور توجهی را به تقویت و حمایت از پدیدآورندگان کتاب و اهل هنر و ادب و اندیشه اختصاص داد؟ این هم پرسشی است که به نظر می رسد لازم است برای تصمیم گیران فرهنگی کشور مطرح شود و در دستورکار شان قرار گیرد. زیرا تنها هنگامی که صاحبان قلم و اندیشه، جز به کار گرانقدر تهیۀ کتاب نیندیشند و از مشکلات طاقت فرسای روزمره رهایی نیابند، امکان گسترش امر تولید کتاب فراهم نخواهد شد.

‌بدیهی است که در صورت وجود حمایت دولت، امکان هدایت نیز فراهم می شود و راه برای پویایی در عرصه های مؤثر اندیشه فراهم می گردد. همین امر در عرصۀ فراهم سازی امکانات فنی و مواد خام تولید کتاب، توزیع کتاب در سطح ملی و گسترش کتابخانه‌های عمومی نیز به چشم می خورد.

در حال حاضر، به نظر می رسد که عزم ملی برای گسترش امکانات پیشرفتۀ سخت افزارى و نرم افزارى توسعه صنعت نشر و مطالعه و کتابخوانى در سرتاسر کشور باید جزم شود. همچنین ضروری است با ارادۀ ملی حرکتی گسترده برای ساخت و تجهیز کتابخانه ها و نظام‌های نوین اطلاع‌رسانی تدارک دیده شود. جامعۀ اسلامی ایران در شرایط کنونی، بیش از هر زمان، تشنۀ دانایی و آماده اندیشه آفرینی است و این جز با چند برابر کردن امکانات و لوازم تولیدی و بهره‌برداری از کتاب فراهم نمی‌شود. در ایران امروز همگان خواهان اعتلای فرهنگ اسلامی و زمینه سازی برای تشکیل مدنیت پیشرفتۀ اسلامی هستند. تردیدی نیست که در این مسیر باید حرکتی عمومی و گسترده صورت گیرد، حرکتی که جایگاه کتاب را که تبلور علم و اندیشه و محور و پایۀ توسعه فرهنگی کشور است، بیش از هر زمان، در جامعه مستحکم‌تر خواهد ساخت.

   امروز هفتهکتاب و کتابخوانى” آغاز مى شود، با همه تدابیرى که دست اندرکاران، مقوله کتاب و نشر و بویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى اندیشیده و به مرحلهٰ اجرا در آورده اند، اما این سؤال اساسى همچنان وجود دارد که آیا گره فروبسته کار نشر گشوده مى شود؟ آیا مؤلفان، مترجمان و سایر دست اندرکاران این عرصه مهم، شاهد رونق در کارشان خواهند بود؟

از زمانى که در حوزه نشر فعالیت داشته ام، موضوع رونق کتاب دغدغه اى مهم برایم بوده است، در زمان مسئولیت انتشارات بین المللى الهدى، علاوه بر ایجاد مؤسسات چاپ و نشر و توزیع کتاب، طرح ایجاد بازار بین المللى کتاب کشورمان را مطرح کردم. در دوران مسئولیت انتشارات سروش، علاوه بر ایجاد نمایشگاههاى هزارگانه کتاب که با همکارى شرکت پُست جمهورى اسلامى ایران در هفته هاى کتاب، نشر کتابهاى کم حجم و ارزان قیمت، همکارى موسسات انتشاراتى کشورهاى حوزه تمدن ایرانى را به مرحله اجرا در آوردیم و زمانیکه به عنوان نماینده مردم تبریز در مجلس شوراى اسلامى انتخاب شدم، موضوع معافیت ناشران ، نویسندگان و دست اندرکاران حوزه نشر را از پرداخت مالیات در کمیسیون فرهنگى مطرح کردم و… بعنوان یک مؤلف و ناشرى که الان با مسئولیت نشر”شهریاران” تجربیات گذشته را در بخش خصوصى بکار گرفته ام. کوتاه سخنى که بعنوان ره آورد تجربیاتم مى توانم بگویم اینست که برگزاری هفتۀ کتاب نه فقط برای یادآوری اهمیت کتاب و ترغیب مردم به کتاب خوانی، بلکه برای فراهم آوردن زمینه های تولید و بهره گیری بیش تر و بهتر از این مقوله سرنوشت ساز فرهنگی است.  در این مسیر باید اراده اى ملی و همگانى برای گسترش کتابخوانی وجود داشته باشد. بی تردید، حقوق مؤلفان و ‌پدیدآورندگان کتاب از مسائلی است که باید به آن توجه شود، امروزه هیچ صاحب اندیشه و قلمی نیست که بتواند از طریق تدوین کتاب زندگی خود را اداره کند.

دکتر علی اصغر شعردوست

امتیازدهی post
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

2 × 3 =