کد خبر : 29906
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۶

آرزویم بازی در تیم بانوان تراکتور است/ نباید دلالان؛ فوتبال بانوان را به دست بگیرند

آرزویم بازی در تیم بانوان تراکتور است/ نباید دلالان؛ فوتبال بانوان را به دست بگیرند

صبا دختری که رنگ حال و هوای کودکانه اش سبز بود، امروز یکی از اولین لژیونرهای فوتبال بانوان ایران است. هرچند که صبا دلش پیش تبریز و تراکتور است اما بعد از تجربه موفق در فوتبال عراق و آذربایجان، می خواهد حضور در فوتبال حرفه ای کشور ترکیه و بارسلونا را تجربه کند.

به گزارش نگاه آذربایجان صبا سلیمی در یک مصاحبه اینگونه گفت:
متولد ۱۳۷۶ هستم، از کودکی به ورزش علاقه داشتم و قبل از فوتسال به صورت حرفه ای کاراته کار بودم و کمربند سیاه دان ۳ بین المللی را از ترکیه گرفته و در مسابقات برون مرزی مدال و مقام قهرمانی داشتم؛ بعدها متوجه شدم که علاقه شدیدی به فوتبال دارم چراکه بعد از تمرینات کاراته در صدد انجام تمرین های فوتبال بودم، لذا از ۱۴ سالگی وارد حرفه فوتسال شدم و اولین قرارداد حرفه ای فوتسالی را در همین سن با تیم فوتسال شهرداری تبریز که آن زمان در لیگ برتر بود، بستم و به مدت ۸ سال در لیگ های مختلف آذربایجان در تیم های ماشین سازی، ولایت انصار، هلال احمر و … بازی کردم.

چه شد که به فوتبال علاقه مند شدید و این اشتیاق به فوتبال از کجا آمد؟
قبلا در محله ای در تبریز ساکن بودیم که باشگاه تراکتور برای بازیکنانش آنجا خانه می گرفت؛ در واقع با بچه های تراکتور آن جا همسایه بودیم. بازیکنان بعد از تمرین روپایی می زدند و من خیلی ذوق می کردم. قبل آن هم هر خبر فوتبالی که می شد، شش دانگ حواسم را جمع می کردم که تراکتور و بازی هایش چه شد. با در نوشابه بازیکن های تراکتور را درست می کردم، اسم می نوشتم و ترکیب تراکتورسازی را می چیدم؛ پدرم در بین بازیکنان تراکتور دوستانی داشتند که شکر خدا ما را سمت فوتبال کشاندند.

 
سرآغاز زندگی فوتبال از چه سنی کلید خورد؟

سرآغاز زندگی فوتبال را از سال ۹۶ شروع کردم که در آن زمان خانم آزمون مرا برای تیم ملی فوتبال بزرگسالان انتخاب کردند و بعد از اولین اردویی که با خانم آزمون رفته بودیم و ایشان بازی مرا خیلی پسندیدند، سال ۹۷ به عنوان اولین دختر آذربایجان شرقی به تیم ملی فوتبال بزرگسالان دعوت شدم که خود را برای حضور در مسابقات انتخابی المپیک آماده می‌ کردم و قرار بود در اردوهای بعدی این تیم هم شرکت داشته باشم ولی چون من از فوتسال به فوتبال آمده ام، طبق قانون فیفا، بازیکن باید دو سال سابقه و قرارداد فوتبالی داشته باشد، بنابراین از اردوی تیم ملی خارج شدم و با چند تیم لیگ برتری رایزنی کردم که پیشنهادهای خوبی هم داشتم حتی تا حدودی به توافق هم رسیدم اما تیم القتان عراق به من پیشنهاد داد و آن را چشم بسته قبول کردم.
بعد از دوسال به دلیل وجود جنگ های داخلی و نا امنیتی در بصره، به ایران برگشتم که آن هم مصادف با شهادت سردار سلیمانی شد و من دیگر به عراق نرفتم. پس از مدتی تماس گرفتند و گفتند که تمرینات تیم عقب افتاده و من دوباره عازم عراق شدم. تقریبا اواخر لیگ بود و داشتیم کار را تمام می کردیم که کرونا آمد و مجبور شدم دوباره به ایران برگردم و از آن موقع هم به عراق نرفتم.
سپس با نماینده مارخال در آذربایجان که تماس گرفته بودند و به تبریز آمده بودند، طی یک قرار کاری، با تیم مارخال آذربایجان قرارداد یک ساله بستم و در حال حاضر در تیم یابپا سامسون ترکیه  طی قرار داد یک ساله بازی می‌ کنم و همچنین به عنوان اولین بانوی لژیونر فوتبال زنان شناخته می ‌شوم.

وضعیت و شرایط تیمتان در لیگ ترکیه چگونه است؟
درحال حاضر با تیم یابپا سامسون ترکیه بازی می ‌کنم و یکی از اهدافم بازی دردیگر تیم ‌های مطرح اروپا است؛ به تازگی یک پیشنهاد از کشور آلمان دارم که شاید بعد از اتمام قرارداد یک ساله با تیم ترکیه، به آلمان بروم.
تیم یابپا سامسون با وجود کادر فنی و بازیکنان خوبی که در اختیار دارد، توانسته به لحاظ مالی و اقتصادی خوب پیش برود و این تیم علی رغم حضور در سوپرلیگ، به تازگی از لیگ دسته یک به لیگ برتر آمده است.
البته تفاوت ‌هایی بین لیگ جمهوری آذربایجان و ترکیه وجود دارد. درست است که کشور آذربایجان کوچکتر از کشور ترکیه است، اما از لحاظ فوتبالی هر دو کشور لیگ حرفه ‌ای دارند. البته لیگ ترکیه حرفه ای‌ تر و بیشتر به بانوان بها می ‌دهد. همچنین باکو از لحاظ زیر ساختی و تشکیل تیم‌ های پایه خیلی خوب عمل کرده است. کشور ترکیه زیر ساختی برای تیم ‌های پایه ندارد و فقط تیم بزرگسالان را دارد. شاید باشگاه‌ های ترکیه پیشنهاد تشکیل تیم‌ های نوجوانان و جوانان را به فدراسیون فوتبال خود بدهند، اما باکو برخلاف ترکیه، تیم‌ های نونهالان تا بزرگسالان دارد و حتی بازیکنان آذربایجان به کشور‌های روسیه و ترکیه ترانسفر می ‌شوند.

در چه پستی بازی می‌ کنید؟
پست اصلی ام وینگر راست، اما گاهی اوقات مهاجم نوک هم بازی می  ‌کنم.

سقف آرزوهایتان چیست؟
سقف آرزوهایم بازی در تیم بانوان بارسلونا و یا اگر تراکتور تیم داری بانوان داشته باشد که بعید می دانم، بازی در تیم تراکتور است. ای کاش تراکتور تیم کبیر بانوان را داشت تا مجانی برای آن بازی می کردم.

تیم ملی بانوان ایران را چطور ارزیابی می‌ کنید؟
تیم ملی بانوان ایران خیلی خوب پیش می رود و امیدوارم بعد از کسب تجربه دوباره به تیم ملی برگردم و دست به دست هم بدهیم و ثابت کنیم که ما دختران ایرانی هیچ کم و کاستی نداریم. ما همیشه در رشته‌های ورزشی همانند والیبال، هندبال، فوتبال و فوتسال خود ثابت کردیم. تیم فوتبال بانوان سیرجان در جام باشگاه‌ ها و تیم ملی فوتبال بانوان نشان دادند که می‌توانیم افتخار آفرین باشیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم.
اما برای پیشرفت نکردن فوتبال بانوان واقعیتی وجود دارد که نباید آن را نادیده گرفت و آن هم نبود شرایط پیشرفت در کشور خودمان است! چراکه نه لیگ حرفه ای داریم، نه بانوان را آنطور که باید و شاید حمایت می کنند، پوشش رسانه ای هم که نداریم. شاید مربیانی داشته باشیم که از نظر تکنیک و تاکتیک بسیار قوی تر و حرفه ای تر از مربیان لیگ سایر کشورها فعالیت می کنند ولی استعدادشان حیف می شود چون لیگ حرفه ای اینجا نداریم. از طرفی کیفیت برگزاری بازی ها در ایران خیلی پایین است ولی در کشور عراق که بودم، هم لیگ حرفه ای داشتند هم چمن های حرفه ای و هم حمایت های بسیار خوبی از بانوان در زمینه فوتبال و ورزش داشتند.

در لیگ ایران طرفدار چه تیمی هستید؟
در لیگ ایران طرفدار پر و پا قرص تیم تراکتور هستم که دیوانه وار این تیم را دوست دارم و با آن زندگی می ‌کنم. در فضای مجازی اخبار تیم تراکتور را دنبال می ‌کنم که چه کسی آمد و چه کسی رفت. زمانی که تراکتور می ‌بازد ناراحت می‌ شوم و زمانی که می ‌برد خوشحال می‌ شوم. تراکتوری هستم و تراکتوری می ‌مانم و دوست دارم در تیم بانوان تراکتور بازی کنم بدون اینکه مبلغی را بگیرم.
 
الگوهای فوتبالی شما چه کسانی هستند؟

تمام سبک‌های بازی فوتبالیست‌ های مرد و زن را دوست دارم، همه درخشان هستند و استعداد خود را نشان داده ‌اند اما داخل ایران، بازی مسعود شجاعی از نظر فرهنگی، اخلاق ورزشی و تکنیک و تاکتیک همیشه الگو و مشوق من بوده و در دنیای فوتبال و بازی تیم های خارجی، سبک بازی لیونل مسی در تیم بارسلونا بیشتر مرا تحت تاثیر قرار می دهد.

قطعا برای فوتبالیست شدن سختی ‌های زیادی کشیدید؛ نظرتان در این خصوص چیست؟
برای رسیدن به این نقطه، خیلی سختی ‌ها کشیدم و خیلی ها سنگ جلوی پایم گذاشتند؛ همیشه جمله معروف و پرنقض « دختر را چه به فوتبال» را از هرکسی جز خانواده ام می شنیدم اما من برخلاف برخی از اعتقاد نادرست همچنان شکل و شمایل دخترانه خود را دارم و فوتبال را هم حرفه ای دنبال می کنم. حامی اصلی من در فوتبالیست شدن، خانواده و خدا بود که هیچ وقت پشتم را خالی نکردند؛ حتی از نظر مالی نیز پدر و مادرم یاری گر من بودند و من برای زمین چمن هم از آن ها کمک می گرفتم  و تمرین می کردم. یار تمرینی، توپ جمع کن و مربی اول ام ، پدر و مادرم بودند.

از هر فضایی که برایم حاشیه ایجاد کند و مرا قریبان گیر کند فرار می کنم
چندان دل خوشی از حاشیه و سر و صدا ندارم؛ به گونه ‌ای که لژیونر شدن من خیلی بی ‌سرو صدا و بدون پوشش رسانه ای بود و یا تا به حال  در لیگ عراق کارت زرد و قرمز نگرفته ‌ام. از تیم هایی که پراز حاشیه و جنجال باشند، دوری می کنم چرا که دور بودن از حواشی کمکم کرده تا به نقطه خوبی در زمین فوتبال برسم.
درهر کشور و لیگی که بودم سعی کردم خودم را با آن ‌ها وفق بدهم و به دور از حاشیه باشم. با عنایت خداوند و حمایت خانواده ام توانسته ام کارم را حرفه ای پیش ببرم.
 
آخرین و اصلی ترین حرف دلتان در پایان این مصاحبه چیست؟

ما ورزشکاران مخصوصا حوزه قهرمانی بانوان، به دنبال حمایت مسئولین کشوری مخصوصا استانی و مردم هستیم؛ چرا که برای رسیدن به هر نقطه ای از قهرمانی، سختی های زیادی را متحمل شده ایم. نباید اجازه دهیم فوتبال بانوان را دلالان به دست بگیرند.
هر چقدر حمایت شویم، بی تردید با تمام احساس غروری که داریم، بیشتر توان بالا بردن پرچم کشورمان را خواهیم داشت و در نهایت بازی خوب و پیشرفت فوق العاده ‌ای خواهیم داشت. اگرچه ما به موفقیت رسیده ایم، اما اگر حمایت ‌هایی که از آقایان می ‌کنند از ما هم حمایت کنند، صددرصد بیشتر خودمان را نشان می ‌دهیم.

4.6/5 - (16 امتیاز)
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هجده − پانزده =